به راستی چرا ملّت ایران این همه فرهنگ باخته و جهل زده است ؟!. در کجای دنیا کسی برای قاتلین اجداد و ویران کنندگان سرزمینش عزاداری می کند که اینان انجام می دهند؟.
آیا یهودیان جهان روز خودکشی هیتلر را به سوگواری می نشینند که ما باید برای حسین، یا علی عزاداری کنیم؟!.
.متاسفانه و باز متاسفانه مردمان ما ،مردمان آگاهی نیستند و باز متاسفانه ،به دنبال آگاهی و خروج از جهالت هم حرکت نمی کنند ،بعنوان مثال قسمتهایی از تاریخ نوشته شده در کتابهای معتبر را ذکر می کنم،و قضاوت را بر عهده خود خوانندگان می گذارم :
در تاریخ طبری، جنایتی که علیه مردم قسمتی از ایران صورت گرفته است، بدین شرح داده می شود:
“سعید ابن عاص لشگری راهی گرگان نمود. مردم آنجا از راه صلح آمدند، سپس صد هزار درهم خراج و گاه دویست هزار درهم خراج به اعراب میدادند.لیکن قرارداد از طرف ایرانیان برهم خورد و آنان از دادن خراج به مدینه سرباز زدند و از اسلام گریزان شدند.
یکی از شهرهای کرانه جنوب شرقی دریای خزر شهر “تمیشه” بود که به سختی با سپاه اسلام نبرد کرد.“سعید ابن عاص” شهر را محاصره کرد و آنگاه که آذوقه شهر به اتمام رسید مردم از گرسنگی زنهار ( امان ) خواستند، به آن شرط که سپاه “سعید ابن عاص” مردمان شهر را نکشد، لیکن بعد از عقد قرار داد سعید تمام مردمان شهر را به جز یک نفر را در دره ای گرد آورد و تمام افراد شهر را از لب تیغ گذراند .در این کشتار عبدالله پسر عمر – عبدالله پسر عباس – عبدالله پسر زیبر – حسن ابن علی ( امام حسن ) – حسین ابن علی ( امام حسین ) در راس لشگر اسلام قرار داشتند. (تاریخ طبری جلد پنجم صفحه ی ۲۱۱۶).
در جایی دیگر از صفحات تاریخ می خوانیم :
فتوح البلدان نوشته احمد ابن یحیی بلاذری صفحه ۳۰۳:
عثمان در سال ۲۹ هجری سعید بن عاص را والی کوفه کرد و عبدالله بن عامر کریز را والی بصره. مرزبان طوس به این دو نفر نوشت و آنها را به خراسان دعوت کرد که هر کدام فاتح شدند مالک آنجا شناخته شوند.هر دو نفر حرکت کردند. عبدالله از او پیشی گرفت و سعید بسوی طبرستان رفت که آنجا را فتح کند و در سپاه او حسن وحسین هر دو بودند.”
و در نمونه ای دیگر :
“فتوح البلدان نوشته ابن فقیه صفحه ۱۵۲ : مردم گیلان و طبرستان و دیلمستان سال ها در برابر هجوم سپاهیان اسلام پایداری و مقاومت کردند و در حقیقت٬ اعراب مسلمان هیچگاه نتوانستند گیلان و طبرستان و دیلمستان را تصرف نمایند.
در زمان عثمان اعراب برای فتح طبرستان تلاش بسیار کردند و سعید بن عاص بدستور عثمان بسوی تبرستان روانه شد. در این یورش، امام حسن و امام حسین ( فرزندان حضرت علی) نیز با سعید بن عاص همراه بودند.”
” زین العابدین رهنما در کتاب زندگانی امام حسین جلد دوم – فصل سوم آورده است:
در سال سی ام هجری یعنی هفت سال پس از خلافتش عثمان آن فرمانده ماجراجوی عرب سعد بن عاص را با نیروی تازه نفس از کوفه بسوی طبرستان فرستاد.دو فرزند علی امام حسن و امام حسین هم بسمت مجاهدان اسلامی که این جهاد برای خاندان مسلمان وظیفه و شعاری بشمار میامد زیر دست این فرمانده اموی حرکت کردند.
این نیروی تازه نفس بحدود طبرستان رسید و نخستین دژ مستحکم و قلعه ناگشودنی آن برخورد کرد و سعید بن عاص دانست که تصرف این دژ ناممکن است. سعید هیأتی را به قلعه فرستاد و تقاضای صلح و تادیه جزیه نمود. پس از گفتگوی بسیار اسپهبد قلعه برای جلوگیری از خونریزی پیشنهاد صلح او را پذیرفت بشرط اینکه نیروی تازیان به مردم قلعه و دفاع کنندگان این دژ آسیبی نرسانند.این شرط پذیرفته شد و اسپهبد نامبرده دستور گشودن دروازه های کوه پیکر قلعه را داد.
هنگام باز شدن دروازه بزرگ قلعه که چندین گز طول و عرضش بود و با کبکبه و وقاری آهسته آهسته روی پایه های قطور آهنی میچرخید و باز میشد عربها به تماشای آن ایستاده و حیرت زده بودند.
سعید بن عاص فرمانده عرب با تمام نیروی خود درون قلعه آمد و مطابق نقشه ای که قبلا طرح ریزی کرده بودند دستور داد بی درنگ نقاط بلند و سخت قلعه را اشغال کنند و نیروی ایران را خلع سلاح نمایند.
فردای آن روز یکایک مدافعان قلعه را گرفت٬ بعضی را در زنجیر نگاه داشت و بیشتر آنها را کشت،کشتاری بیرحمانه در قلعه انجام داد.
دوستان این ها حقایق غیر قابل انکاری است، حال به وجدان خود رجوع کنید و بیاندیشید که چگونه شما به ستایش چنین جنایتکاری که آنچنان وحشیانه مردمان گرگان و شمال ایران را، به خاک و خون کشیده است، می پردازید؟ پس چه بلایی بر سر حس میهن پرستی و عرق ملّی تان آمده است؟ حال بماند که دیگر تازیان بر سر مردمان دیگر نقاط ایران از جمله آذربایجان چه آوردند .
در پایان حدیثی از حسین ابن علی را می نویسم، گر چه قلمم شرم دارد از بیان دوباره ی این توهین ،ولی فقط می خواهم که آنان که نمی دانند بدانند و اگر هم در این نوشته ها شک دارند به دنبال منابع مختلف رفته و از واقعیت امر مطلع شوند .
حسین بن علی امام سوم شیعیان خود میگوید: « ما از تبار قریش هستیم و هوا خواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است.
ایرانیها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد٫ زنانشان را بفروش رسانید و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت.»
(سفینه البحار و مدینه الاحکام و الآثار صفحه ۱۶۴ ٫ حاج شیخ عباس قومی)
به راستی که اگر اندکی انسانیت و غیرت و شرف داشته باشند. شیعیان و مدافعان اسلام ناب محمدی پس از خواندن این حدیث، باید شرم کرده و از کردار و رفتار و مسلک خویش روی گردانند.
برداشتی خلاصه شده از سایت فضول محله و متنی به قلم سیروس پارسا
اتفاقا عاشورا و شيعه يکي از ايراني ترين ارکان فرهنگ ايران هست. چيزي که بيشتر افراد اون رو نميدوند. شيعه و عاشورا کاملا ايراني هستند و برخواسته از فرهنگ قديم ايران و مطلقا ارتباطي به اعراب ندارند.همانطور که امروزه در اين همه
پاسخحذفکشور عربي بجز اقليت کوچک شيعه در عراق و لبنان اصلا عاشورا برايشان مهم نيست! شيعه همان طور که تمام شرق شناسان و ايران شناسان بر آن معترف هستند
ورژن ايراني اسلام هست که ايرانيان با در هم آميختن سنتهاي زرتشتي با اسلام بوجود آوردند.تمام المان هاي شيعه ايراني و زرتشتيست. از توارث امامت تا امام غايب! و عاشورا و امام حسين که کپي داستان سياوش هست. پدران ما به کمک همين شيعه شدن زبان و فرهنگ ايران از حمله اعراب و بعد ها ترکان نجات دادند ....
Can you post a little more information about the last quote in your article?
پاسخحذفThank you very much.
merci vase roshan gari hayat. bishtar benevis lotfan. afarin
پاسخحذفممنونم که زحمت میکشید و روشنگری میکنید.
پاسخحذفاما باید نکتهای را عرض کنم که دین اسلام همانند شیطان بر افکار مردم ما رخنه کرده و اجازه اینکه حتی برای یک لحظه به غیر از اسلام فکر کنند را از آنها گرفتهاست.
مدتی پیش کامپیوتر بنده دچار ویروسی شد که قبل از هر چیز آنتی ویروس را از کار انداخت تا به راحتی بتواند بر همه سیستم من دسترسی داشته باشد.
ویروسی که در نوع خود بینظیر بود.
یک برنامه بسیار زیرکانه بود.
1400 سال پیش دین اسلام و خدای آنها هم چنین برنامهای را نوشتند و آن را در مغز نداشته ایرانیان آپلود کردند.
حالا که 1400 سال است که این ویروس در روح و جان ایرانیان رخنه کرده چطور میخواهید که آن را از کار بیندازید؟