حمله به حرکت برای تشکیل شورای ملی ایران ،چرا و چگونه؟!



در روزهایی که گذشت و روزهایی که در پیش رو داریم ، مطمئنا شاهد پررنگتر شدن فعالیتها و گفتمانها و گاه نیز هیاهو ها و انتقادها و تخریبها در فضای سیاسی ،بودیم و خواهیم بود .در این میان آنچه که در دو سه روز اخیر و منتهی به سال جدید مشاهده می شود ، تلاشی هدف دار و با برنامه قبلی برای جلوگیری از ادامه حرکت برای تشکیل شورای ملی ایران است که به طور خلاصه به مواردی از این تلاشها اشاره می کنم :

تلاش عده ای برای بازی کردن نقش دایه مهربانتر از مادر برای شاهزاده رضا پهلوی و القاء موضوع فریب ایشان از سوی نزدیکان با استناد به گذشته و خیانت برخی نزدیکان محمد رضا شاه فقید !
 
* معرفی افراد معلوم الحال از جمع پراگی ها (شرکت کنندگان کنفرانس پراگ ) ، برای جایگزینی همکاران سخت کوش و همراهان وفادار شاهزاده در حرکت برای تشکیل شورای ملی

* در نظر نگرفتن رای و نظر اکثریت اعضاء کمیته هماهنگی برای تشکیل شورای ملی ،برای قطع همکاری با افراد متخلف و زیاده خواه (رای مثبت 20 تن از اعضاء از جمع 24 نفره حاضرین جلسه تصمیم گیری برای قطع همکاری ...) و اصرار بر غیر دمکراتیک بودن تصمیمات کمیته ، با وجود بازگو نمودن مکررمبنی بر اراده اکثریت بر اجرا شدن این مهم برای جلوگیری از آسیبهای بیشتر به حرکت

* آخرین تلاشها برای جلوگیری از برگزاری نشست شورای ملی به انحاء مختلف و حتی به قیمت جدایی اعضاء و همکاران ،در تشکلهایی که خود را مالک اپوزیسیون می دانند به صورت انتشار بیانیه و مقاله و ویدئوهای تخریبی

باید اعتراف کنم وبگویم ، شخصا معتقدم پس از 34 سال ،برای اولین بار همه جمعیت مدعی اپوزیسیون ، با دعوتی که برای همکاری وهمبستگی بر گرد باورهای منشور 16 ماده ای پیشنهادی برای تشکیل شورای ملی، انجام گرفت ؛ به چالشی جدی برای محک خوردن فراخوانده شدند و  این روزها ، فرصت خوبی است برای غربال مدعیان مخالفت با حکومت فعلی در ایران  و بخصوص چهار  گروه مشخص و قابل روئیت در اپوزیسیون که در روزهای اخیر ،بیشتر با آنها و عملکرد و گفتمانشان با توجه به امکاناتی که در اختیار دارند ،همچون تلویزیون و سایت و ... ؛ آشنا شدیم . این چهارگروه به نظر من عبارتند از :

الف : کسانی که خود را هوادار و پشتیبان و گاه فدایی ! شاهزاده رضا پهلوی  معرفی می کنند ، ولی به انتخاب و روش و عملکرد ایشان در مسیر تشکیل شورای ملی ایران ، که آن را آخرین تیر رها شده معرفی کرده اند؛  وجهه ای قائل نبوده ،و علنا ایشان را شخصی فاقد درایت در انتخاب یاران و همکاران در این راه  ،معرفی می کنند .(اینها به نظر من بدتر از دشمنان و مخالفین شاهزاده  و در موازات اهداف جمهوری اسلامی عمل کرده  و شاید هم در کنار جمهوری اسلامی هستند!)

ب : گروهی که نه سواد لازم برای کار سیاسی دارند و نه شعور کافی برای دخالت نکردن در هر موضوعی  . بنابر این خود را محق می دانند که همانند آخوندهای حوزه دیده  ،در هر موردی نظر دهند و انتظارشان نیز این است که ، همه نظراتشان مورد توجه قرار گیرد و حتی مو به مو اجرا گردد! .(این افراد به نظر من حتی ارزش بحث و گفت و گو نیز ندارند و باید قسمتی از فضای گفتمان را برای های و هوی اینها خالی گذاشت ، تا بی درایتی و کم سوادی خود را در جامعه و محافل گفتمان ، بیشتر به همه ثابت کنند .)

ج : افرادی که به صور مختلف با تشکیل احزاب یا سازمانها ، یا بصورت فردی از سالهای دور و از زوایای مختلف  ، در مقابل جمهوری اسلامی قرار گرفته اند و از آنجایی که خود را به نوعی سردمدار و بزرگ جمع مخالفان می بینند ، نشستن و همراهی با جوانان پر شور و عملگرا و دارای دانش روز را که قائل به مصلحت اندیشی و بله قربان گویی نیستند ، بر نمی تابند و به این بهانه فردی که حاصل ضعف شخصیتی و اخلاقی و عدم بلوغ سیاسی حتی با در نظر گرفتن کبرسن است و در حالی که به دروغ ،اولویت خود را نجات ایران و مبارزه با جمهوری اسلامی معرفی می کنند ،از همراهی با حرکت سیستماتیک ،حساب شده ، منحصر به فرد تا کنون و مورد حمایت از درون کشور ، خود داری می ورزند و در واقع نام خود را در تاریخ سیاسی کشور ،چنین بی خردانه ، لکه دار می کنند . ( شخصا با بسیارانی از این گروه ،گفتمان داشتم و بارها و بارها افسوس خورده ام برای ایرانم و برای ملت ایرانم که چشم به دست چه کسانی دوخته اند تا آنها را از رنج و ستمی که به آن مبتلا هستند ، رهایی بخشند .)

چ : و در آخر گروهی که مخالفت با جمهوری اسلامی و بازی کردن در نقش اپوزیسیون را به عنوان بیزنس و شغل خود انتخاب کرده اند و می دانند با آزادی ایران و سقوط حکومت ، در دکانشان تخته خواهد شد و نخواهند توانست به ثروت اندوزی و ... خود ادامه دهند .( به عینه چنین گروهها و جنبش ها و سازمانها را می بینیم و با کمی تامل در مورد چگونگی برخوردشان با یک حرکت درست و سیستماتیک تعریف شده برای سرنگونی نظام که در حال حاضر با نام شورای ملی نمود پیدا کرده است  و همراهی معتبرترین و قابل اعتماد ترین فرد اپوزیسیون ،یعنی شاهزاده رضا پهلوی را امتیاز اصلی خود می داند  ، به همه زوایای تاریک اپوزیسیون نماها و نیز به علت دوام رژیمی با چنین پرونده فساد تا کنون  ،پی می بریم! )

در نهایت روی سخنم با افرادی است که بارها در انتخاب راه و همراهی با اپوزیسیون حقیقی ،دچار اشتباه شده و گاه فریب حرفها و سخنان هدف دار را می خورند و حرکتی سینوسی در نمودار اپوزیسیون دارند .
این روزها ، به مانند روز موعود و روز امتحان کنکوری است که تک تک کنشگران ، باید نتیجه تلاشهای خود را به عینه ببینند و لمس کنند ؛ و متوجه باشند که ممکن است با کوچکترین لغزشی ، همه فعالیتها و گذشته حتی با کارنامه خوب خود را به زیر سئوال خواهند برد .

امیدوارم از این نوشته کسی رنجیده خاطر نگردد ، چرا که با رنجیده خاطر شدن ، باید بار دیگر به نوشته باز گردد و جایگاه خود را در میان این چهار گروه ذکر شده پیدا کند ،و نهایت تلاش خود را جهت خروج از این دسته بندی و جلوگیری از بدنام شدن در تاریخ سیاسی کشورش ،انجام دهد !
به هر حال قرارمان شکستن سکوت بود...یادتان که هست؟!

پس به ایران بیاندیشیم...
بی تفاوت نباشیم ...
هوشیارانه عمل کنیم و ملاک عمل و اعتمادمان ، افراد شناسنامه دار ی چون شاهزاده رضا پهلوی باشد.

همایون نادری فر
1392/1/1



۱ نظر:

  1. ايران مانند شخص بيماري است كه ما از نظر پزشكي به عنوان terminal case يا no code ميناميم به اين مفهوم كه حتي خدا هم ناتوان در كمك ونجات اين بيمار ميباشد

    پاسخحذف