آلترناتیوسازان سال ۵۷ و مدعیان دروغین سکولاریسم، بار دیگر در پی نسخه پیچی برای ایران و ایرانی برآمده اند و پا را از این هم فراتر گذاشته و به بانیان فراخوان برای تشکیل شورای ملی ایران ، تهمت همکاری با حکومت جمهوری اسلامی می زنند که این مهم در کنار نوشته هموطنی از ایران باعث شد سکوت خودم را بشکنم و برای دفاع از عملکرد خود و دیگر همکارانم که آقای نوری علا و همفکرانش ،مغرضانه بر آن تاختند ، یاد آور موضوع زیر برای هموطنان فهیم و هوشیار باشم :
اینروزها بسیارند کسانی که به دنبال آلترناتیو سازی برای مردم ایران هستند . " اسماعیل نوری علا یکی از آنهاست. وقتی نوری علا ازخمینی دفاع می کرد، نسل دانشجوی امروز ما هنوز متولد نشده بود. دسترسی به اسناد آنروزها آسان نیست، مخصوصا که به شکل اسرار آمیزی همه مقالات آنروزها را پنهان می کنند. این بخش از تاریخ را برای نسل امروز ایران منتشر می کنیم و قضاوت را به عهده نسل هوشمند جوان امروز می گذاریم. دهم آذر ماه ۱۳۵۷، چهار تن از روشنفکران سکولار آقایان امیر پیشداد، مولود خانلری، حسین ملک و حسین مهدوی نامه سرگشاده ای خطاب به همه مبارزان جنبش مردم ایران در هفته نامه ایرانشهر به چاپ رساندند که به شدت به انقلابیون درباره خطر برپایی حکومت مذهبی و رهبری مذهبی خمینی اعتراض کردند. اسماعیل نوری علا، ۱۳ روز بعد در ۲۳ آذرماه ۱۳۵۷ مقاله ای خطاب به این روشنفکرهای سکولار نوشت و برای احمد شاملو،سردبیر مجله ایرانشهر فرستاد و شاملو این جوابیه را عینا به چاپ رساند تا مردم خودشان قضاوت کنند. نوری علا که امروز خود را پدر سکولاریسم نو می داند، ۳۳ سال پیش به روشنفکرهای سکولار حمله می کرد و از حکومت مذهبی و رهبری خمینی دفاع می کرد. در بخشهایی از این مقاله، نوری علا می گوید: " امام خمینی پدیده ای تازه و دلگرم کننده در تاریخ تشیع است. او رهبر سیاسی جنبش است، جنبشی که تعریفی جز برانداختن ظلم و تقلید کورکورانه و شکستن بت های دیکتاتوری سیاسی و مذهبی ندارد. چه کس او را امتحان کرده تا بداند آیا از همه علماء به علم دین واقف تر است یا نه؟ و چگونه این اعلمیت، و در نتیجه، رهبری غیرانتخابی و تحمیلی، مردم را به تقلید از او کشانده است؟ نه! امام خمینی را مردم " انتخاب" کرده اند، به جهت اینکه در عین علم به احکام شرع به مقام ارشدیت نیز رسیده است. او در پی آن نیست تا قشر روحانیت را حاکم بر سرنوشت ما کند، بلکه در پی آنست تا ما را از دیکتاتوری همه اقشار حاکم و خواستار اطاعت کورکورانه برهاند. و هر آنکس از روحانیت سنتی که در این راه قدم گذارد مقدمش گرامی است، اما اگر تردیدی در این راه از خود نشان دهد دیگر کسی برای رساله و اعلمیت و زهدش فاتحه هم نمی خواند. اکنون علم را با عمل می سنجند. اکنون نقاب ابا ( اشتباه از متن است، عبا صحیح است) و عمامه کنار زده شده است و رهبری مردم شیعه باید از آن کسی باشد که امام کفن پوش کربلا را در پیش روی دارد. جز این، هر رهبری، حتی در اوج محبوبیت، یکشبه در بایگانی تاریخ مطول ما مدفون خواهد شد. " « برگرفته از سایت خبرگزاری رسمی دانشجویان ایرانی - فروردین 1391 »
امیدوارم جناب نوری علا و دوستان همراهشان ، ابتدا شجاعت اعتراف به اشتباهاتی که من و نسل جوان کنونی را اینچنین سوزاند و خاکستر کرد را داشته باشند و از پیشگاه ملت و بخصوص جوانان عذر خواهی کنند و در ضمن با استراحت دادن به خود و توصیه به بازنشسته شدن دیگر همکارانشان ، میدان را برای فعالیت جوانان این مرز و بوم ،که بدون چشم داشتی ، دل در گرو ایران و آزادی آن دارند ،خالی و هموار سازند و فراموش نکنند که تاریخ گواه بر عملکردهای گذشته و حال افراد است و نمی توان به راحتی افراد را در معرض تهمت قرار داد و انسانها را ترور شخصیتی کرد .
پاینده ایران یکپارچه و ملت یگانه ایران
همایون نادری فر
16/9/2012
درود بر شما آقاي نادري فر.
پاسخحذفسپاس از زحمات و مطالب شما در راستاي تشكيل شوراي ملي.
درود بر شرف شما و مبارزات آزاديخواهانه شما كه نشان دهنده روح ميهن پرستي شما ميباشد براي نجات ايران.
موفق باشيد.
پاينده ايران