در نگاهی به مسائل روز بین المللی و شرایط روز کشور ،لزوم گفتمان مشترک با همه نحله های سیاسی ، پس از انتشار منشورپیشنهادی برای تشکیل شورای ملی از سوی گروهی از سازمانهای سیاسی و افراد کنشگر مستقل ، بیشتراز پیش به چشم می خورد .
وجود باورهای مختلف و متفاوت در میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی ، که گاها به غلط برخی از صاحبان این باورها، خود را نماینده اصلی و منعکس کننده خواسته های مردم درون کشور معرفی می کنند ، عاملی بزرگ در عدم موفقیت حرکتهای بزرگ و کوچک اپوزیسیون ،برای وارد شدن به مرحله عملی مبارزه با جمهوری اسلامی ،در سالهای گذشته بوده است . جای سئوال است که با نبود امکان انتخابات آزاد و نبود شرایط دمکراتیک ،برای حضور مردم پای صندوق رای ، این وزن کشی ها در کجا انجام گرفته و کجا و از طرف چه کسی ،مهر تایید را دریافت نموده است ؟!
با نگاهی به منشورپیشنهادی برای تشکیل شورای ملی ، که شخصا از روز اول در جریان نوشتار و ویرایشهای متعدد آن بودم و بعنوان عضوی از کمیته موقت هماهنگی شورای ملی ، بالغ بریکسال است که در کنار دیگر دوستان این مجموعه هستم ؛ می توان این منشور را یک نوشته کاملاشفاف و فرا جناحی و نمایانگر نظر اکثریت مردم ایران دانست ؛ شاید سئوال شود ، چگونه این ادعا مطرح می شود که این منشور آینه تمام نمایی از خواسته های ملت ایران است ؟ با باور کامل در پاسخ به این سئوال باید گفت ،نظرات تمامی افراد و گروهها از طیف راست تا چپ و مذهبی و غیر مذهبی و حتی کسانی که دستی در ویرایش این منشور داشتند ولی بعللی که بعدا بایستی در این مورد خودشان توضیح دهند، از حمایت آن دریغ کردند؛ در این منشور لحاظ و به گونه ای اعمال شده است .
واما سخنی با همه کنشگران برای دعوت به همبستگی و تاکید بر لزوم بیش از پیش آن ، در شرایط کنونی، دارم .
ابتدا روی سخنم با گروهها و افرادی است ،که تا به امروز دعوت «به هم بپیوندیم» را نپذیرفته و یا در رایزنی ها و جلسات مختلف ،هنوز به متن این منشورباور ندارند وبجای توجه به متن قوی و قابل دفاع منشور ، بیشتر به جوانی و بی تجربگی تهیه کنندگان متن و منتشر کنندگان آن ، به زعم خود، خرده می گیرند.
بایستی به این دوستان با تجربه پاسخ داد که در مرحله اول ، جبر طبیعت باعث شده که من و دیگر دوستان جوانمان مانند شما عزیزان ،افتخار مبارزه سی ساله با جمهوری اسلامی نداشته باشیم و در ثمرات بزرگ آن سهیم نباشیم! و در مرحله دوم انتظار می رفت ، بلوغ سیاسی در جامعۀ با تجربه کنشگران سیاسی ،باید تا به امروز به حدی رسیده بود که ملاک برای تصمیم گیری در مورد دفاع یا انتقاد از یک برآیند سیاسی که همانا منشور پیش رو است ، محتوای آن باشد نه سن و سال و موقعیت گذشته و امروز افراد تهیه کننده آن...البته شایان ذکر است که افراد با تجربه وپر سن و سال در این مجموعه هستند و تجربیات خود را در تهیه این منشور اعمال کرده اند که خود بهتر می دانید! .
گروهی نیز هستند که باور به سرنگونی نظام حاضر در ایران ندارند و به دنبال اصلاح آن هستند و گاه در این اصلاح نیز با یکدیگرمشکل اساسی در روش و میزان اصلاح دارند !. ابتدا سخنم با این هموطنان اصلاح طلب است ، قبول کنید که انتظار شما از سردمداران این جریان که در دایره نظام قرار گرفته اند ، بیش از توان آنهاست....اگر آقای خاتمی و یارانشان بغیر از آنی که امروز عمل می کنند ،عمل می کردند، باید تعجب می کردید. خاتمی برای بقای جمهوری اسلامی باید درآخرین انتخابات غیر آزاد و نمایشی برگزار شده ، رای می داد که داد، موسوی و کروبی برای بقای این نظام باید آرزوی دوران طلایی !خمینی را بکنند ، که کردند ؛ شما انتظارتان غیر از این بود؟....لطفا در مورد نگرشتان به موضوع اصلاح پذیر بودن این نظام و افرادی که این سخنان را می گویند و تکرار می کنند، فارغ ازنقش مخالفت با ولی فقیه و شخص خامنه ای که به نظر در این دعوا نقش اساسی دارد، ، تجدید نظر کنید ؛ چون به باور من ، اختلافات درون حکومت جمهوری اسلامی ، بیشترجنبه شخصی و رقابتی برای در دست داشتن قدرت از سوی طیف خاصی است و باور به بنیادهای جمهوری اسلامی که مشکل اساسی امروز مردم ماست ، از اصول جدایی ناپذیر سیاست طیف اصلاح طلب و همچنین محافظه کار است .
کوتاه سخنم با هموطنان در گروههای اپوزیسیون و موافق براندازی این است که ، امروز باید و باید تنها به ایران بیاندیشیم ؛ چرا که شرایط روز دنیا و سیاستهای در پیش گرفته جمهوری اسلامی ،ایران را به سوی جنگ می کشاند واگر نجنبیم ، کشورمان اسیر جنگی خواهد شد که به باور اکثر تحلیل گران ،با توجه به مشکل کلابهای مدعی مدیریت جهان با ایران قدرت مند و یکپارچه وگواهی تاریخ ازدشمنیهای پنهان دول ثروتمند منطقه و همسایگان به ظاهر دوست ؛به تجزیه و تکه تکه شدن ایران عزیزمان خواهد انجامید .
انتظاری که ملت رنج دیده ایران از اپوزیسیون واقعی خارج از کشوردارند این است که ضمن احترام به عقاید و سلایق یکدیگر ، شرایط حساس روز و مشکلات روز افزون و طاقت فرسای ملت ایران را همواره جلوی چشم خود داشته باشند و در هر حرکتی و تصمیمی ،آن را ملاک عمل خود قرار دهند .
همگی می دانیم که هر ایرانی ،از هر قوم و نژاد و زبان ، دارای حقوقی یکسان با دیگر هم میهنانش می باشد و می تواند خلاف نظر ما و شما ، فکر کند و عمل نماید ؛پس در عین اختلاف نظر در عقاید و علایق سیاسی ، باید به این مهم بیاندیشیم که دشمن اصلی ما ، جمهوری اسلامی است و برای سرنگونی آن نیاز به اتحاد و همبستگی داریم . از بهانه گیریها و امیال شخصی و گروهی خود در این مرحله از مبارزه، دست برداریم و با تاکید بر اصل (( به هم بپیوندیم )) از تفکر قیم مآبانه و خود برتر بینی و سهم خواهی ،بپرهیزیم ؛ و فراموش نکنیم که در فردای تاریخ باید پاسخگوی فرزندانمان و ملت ایران باشیم .
بیایید با توجه به شرایط خطیر داخلی و خارجی، برای یکبارهم شده و شاید برای آخرین بار ممکن! ، بر روی اصولی مشترک چون منشور پیشنهادی برای تشکیل شورای ملی ایران ، پیمان ببندیم و تا زمان سرنگونی جمهوری اسلامی و برگزاری انتخابات آزاد در ایران ،در کنار یکدیگر بیاستیم و پس از آن در فضایی آزاد به رقابت سالم با یکدیگر پرداخته و مردم را که در واقع تصمیم گیرندگان اصلی برای آینده کشور هستند ،با عقاید و علایق خود آگاه سازیم وبرای رسیدن به اهداف مدیریتی کلان خود در آینده ایران ، به جلب نظر و کسب پشتیبانی آنان پرداخته و به تصمیم آگاهانه اکثریت ، احترام قائل شویم ؛ حتی اگر این خواسته ،مغایر با خواسته شخصی و گروهی ما باشد .
پاینده ایران یکپارچه و ملت یگانه ایران
همایون نادری فر
8/9/2012
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر