دیر زمانی است که واژه کودتا و دخالت خارجی در تاریخ معاصر ایران با 28 مرداد عجین شده است ؛ حال آنکه با کمی دقت در تاریخ این مرز و بوم و نتایج حاصل از اتفاقات مهم در آن ؛ بایستی اعتراف کرد که کودتای گوادلوپ به سرکردگی کارتر از حزب دمکرات آمریکا و همراهی سه دولت غربی انگلیس ،فرانسه و آلمان ، بیشترین ضربات را به ایران و ایرانیان ، در 34 سال گذشته وارد نموده است !
قضاوت را
بر عهده خود هم میهنان می گذارم و تعجب خودم را از عدم پرداخت مناسب کنشگران سیاسی
و اجتماعی به این واقعه شوم ، ابراز می دارم !
همایون نادری
فر
1 ژانویه
2014
*******************
ویکی پدیا :
"کنفرانس
گوادلوپ جلسهای بود که در ژانویه ۱۹۷۹/دی
۱۳۵۷ میان
رؤسای دولت ۴ قدرت
مهم بلوک غرب (آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان غربی) در جزیره گوادلوپ برگزار شد
و موضوع اصلی آن بررسی وضعیت بحرانی ایران در آن دوران -آخرین روزهای پیش از انقلاب
۵۷- بود.
این جلسه
به میزبانی والری ژیسکار دستن رئیسجمهور فرانسه در جزیره گوادلوپ از سرزمینهای ماورا
بحر فرانسه در دریای کارائیب با شرکت جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، جیمز
کالاهان نخستوزیر بریتانیا، هلموت اشمیت صدراعظم جمهوری فدرال آلمان و خود ِ ژیسکار
دستن برگزار شد. در این جلسه در مورد قریبالوقوع بودن سرنگونی محمدرضا پهلوی شاه ایران
توافق حاصل شد اما در مورد نتایج و مذاکرات دیگر این نشست روایتهای متفاوت و متناقضی
مطرح شدهاست.
به گفتهٔ منوچهر گنجی در
این جلسه ژیسکار دستن این نظریه را مطرح کرده بود که «بهتر است شاه هر چه سریعتر ایران
را ترک کند» و جیمی کارتر بعدها در خاطراتش نوشته بود که او در آن جلسه حمایت بسیار
کمی از شاه از رؤسای ۳
دولت دیگر مشاهده کرده و همگی آنها متفقالقول بودهاند که
شاه باید در سریعترین زمان ممکن از ایران خارج شود. ویلیام شوکراس هم از خاطرات روزالین
کارتر نقل میکند که اشمیت و کالاهان در این جلسه بر موقعیت بسیار ضعیف شاه تأکید داشتهاند.
اما ژیسکار
دستن در مصاحبه با روزنامه توس در سال ۱۳۷۷ گفته بود که «تنها کشوری که در این جلسه زنگ
خاتمهٔ
حکومت شاه را به صدا درآورد نمایندهٔ آمریکا بود و معتقد
بود وقت تغییر رژیم ایران است بهطوریکه همهٔ ما متحیر و متعجب
شدیم. چون تا آنجا که ما مطلع بودیم آمریکا پشتیبان حکومت وقت ایران بود...» به گفتهٔ او جیمی کارتر در
این جلسه اصرار داشت که هیچ امیدی به بقای حکومت شاه نیست و او از این حکومت حمایت
نخواهد کرد و احتمال برقراری یک حکومت نظامی را میداد و نخستوزیر انگلیس نیز با کارتر
در مورد لزوم خروج شاه از ایران همعقیده بود ولی او و هلموت اشمیت به یک تحول صلحآمیز
امید داشته و از نظریه آمریکائیها غافلگیر شده بودند."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر