شرمتـان باد ای خـداوندان قـدرت ، بس کنـید!





هم میهن!
از کودکان شین آباد خبر داری ؟!
آنان که در مملکت نفت و گاز و انرژی هسته ای که حق مسلم بعضی هاست ! با آتش بخاری نفتی سوختند ...
یادت که نرفته ....البته اگر هم یادت رفته باشد ،موضوع غریبی نیست!
ما به این فراموشی ها عادت داریم

عادتی زشت و تهوع آور !

امروز کودکان سوخته در آتش بی مسئولیتی حاکمان زر و زور ، پشت درب بیمارستان مانده اند چون حکومت هزینه درمانشان را نمی پردازد!

هزینه ای که شاید کمتر از قیمت آن ساعت مچی است که تاجر پول شوی حکومت اسلامی ، به وزیر کشور دوست و برادر ترکیه رشوه داد !
هزینه ای که شاید در میان هدایای دولتیان به خود و اطرافیانشان ،پول خُردی بیش نیست !
هزینه ای که در میان کمکهای میلیاردی به تروریست و اشاعه اسلام طالب خون به گفته مقام عظمای ولایت ،پشیزی بیش نیست !

کودکانتان برای آنها این مقدار ارزش دارد ...
و خودتان بسیار کمتر از آن ...

و چه ارزان می فروشید غیرت و شرف و جایگاه انسانی تان را ...

از ننگ بر حاکمان زر و زور و خدایان قدرت بگویم ،
یا ننگ بر این بی تفاوتی و تن به بردگی دادن ها ...

بغض در گلو و اشک در چشم ...

در برابر تاریخ ،رو سیاه نشویم مردم !
بی تفاوت نباشید...
گاهی وقتها ، خیلی زود دیر می شود !

همایون نادری فر
5 دی ماه 1392 خورشیدی
یک جای خیلی دور از وطن !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر