در باور من، سنگ اندازی و نقش سرعت گیر بازی کردن در ساختن یک آلترناتیو و بدیل در مقابل جمهوری اسلامی ، و موازی سازیها ،به اندازۀ خیانتی که افراد و گروههای غیر مذهبی در اتحادی که با خمینی ویاران مذهبی وی ، در سال 57 انجام دادند ، زشت و خائنانه است .
من نیز مانند بسیاری از دوستان ، مشکل برخی مدعیان در دایره اپوزیسیون را درک نمی کنم .
در شورش 57، روشنفکران آن زمان ! بر سر یک جمله آن هم بدون تضمین ،با خمینی و یارانش بر علیه حکومت وقت متحد شدند ، ولی حال بر سر واژه ها و جزئیات ، بهانه گیری و ایراد سازی می کنند.
براستی آیا اینان شرایط حاد کشور و روندی را که با ماجراجویی های جمهوری اسلامی و تصمیمات اتاق فکر بدخواهان خارجی و به ضرر منافع ملی کشورمان آغاز شده است را درک نمی کنند؟!
آیا اینها واقعا دغدغه ایران دارند؟! آیا برایشان ناله کودکان گرسنه و گریه پدران بیکار و مادران بی رمق مفهومی ندارد؟... آیا.....آیا.... و ده ها آیای دیگر...
امروز باید موضوع همبستگی بر علیه حکومت اسلامی در ایران ،طوری مطرح گردد ، که هر کسی، به هر نحوی ،با آن مخالفت کند و یا با بهانه های واهی ،چوب لای چرخ آلترناتیو سازی برای نجات کشور ،قرار دهد، یقین حاصل نماید که در طول تاریخ هم ردیف بی آبروترین و پست ترین افراد معرفی خواهد شد ! .
سخن بسیار است و قلم سخت خشمناک....
وای بر ما که تاریخ در مورد ما چه خواهد نوشت!...شرممان باد....
همایون نادری فر
8 آگوست 2012
18 امرداد 1391
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر