با نگاهی به تاریخچه تحولات در زمینه برنامه اتمیکره شمالی ، به تشابهات انکار ناپذیر این پروژه با پروژه مشابه در ایران میرسیم . از سوی دیگر تشابه سیستم حکومتی در کره شمالی با سیستم حکومتی جمهوری اسلامیفارغ از ایدئولوژیهای متفاوت ولی با تشابهات فراوان در محدودیتهای شدید آزادی فردی و اجتماعی و نقض گسترده حقوق بشر در هر دو کشور ، ناخود آگاه دنبال کننده این مقوله را به سمت و سویی سوق میدهد که در نهایت انتظارسرانجامییکسان برای این دو کشور ،دور از انتظار نباشد . جا دارد با نگاهی دوباره به سیر تحولات برنامه اتمیکره شمالی و گوشزد کردن این موضوع به جهانیان ، از تکرار این سناریوی خطرناک در ایران به گونه ای که در گام نخست ملت کره شمالی را تحت سیطره و بردگی بی چون و چرای خود قرار داده و در گام دوم به عاملی برای ایجاد ترس و وحشت از بروز یک جنگ اتمیدر جهان بدل شده ،جلوگیری کنیم . برای کمک به این مهم ،خلاصه ای از تاریخچه تحولات برنامه هسته ای کره شمالی را ذکر کرده و قضاوت در مورد تشابه آن با عملکرد جمهوری اسلامیدر این مقوله به خواننده واگذار میشود .
با مروری
بر اخبار و نوشتههای گذشته ، درمییابیم که تلاش کره شمالی برای دست یابی به فن آوری
هسته ای از سالهای اولیه دهه پنجاه میلادی شروع شده است. در دسامبر ۱۹۵۲ کره شمالی مؤسسه
ای به نام مؤسسه تحقیقات انرژی هسته ای تاسیس کرد، اما فعالیتهای هسته ای کره شمالی
با انعقاد قرارداد همکاریهای فنی با شوروی در فوریه ۱۹۵۶ آغاز گردید. بر اساس این قرارداد، کارشناسان
کره شمالی برای آموزش به شوروی اعزام شدند. متعاقبا در سال ۱۹۵۹ قراردادی بین شوروی
و کره شمالی به امضا رسید که طی آن مسکو متعهد شد تا یک مجتمع تحقیقات هسته ای صلح
آمیز برای کره شمالی در منطقه یونگبیون دایر کند.در خلال دهه شصت میلادی، این مجتمع
از طریق همکاری و کمکهای فنی گسترده شوروی توسعه چشمگیری یافت. در این سالها روابط
کره شمالی با چین دچار رکود بوده است که ظاهرا دلیل اصلی آن مخالفت چین با درخواست
رهبر کره شمالی برای در اختیار قرار دادن فن آوری هسته ای به این کشور بود. گفته میشود
که پیشرفت برنامه هسته ای کره شمالی صرفا ناشی از کمکهای مسکو نبود بلکه فن آوری بومیو
تلاشهای دانشمندان این کشور نیز نقش بسزایی در این زمینه داشته است.
در خلال
دهههای هفتاد و هشتاد میلادی، مرکز ثقل توسعه صنعتی کره شمالی بر برنامه هسته ای آن
قرار داشت و در این دوران پروژه هسته ای آن رشد قابل توجهی یافت. به همین دلیل، فشارهای
آمریکا بر شوروی افزایش یافت تا در مورد همکاریهای هسته ای خود با کره شمالی تجدید
نظر کند. این فشارها نهایتا سبب شد تا کره شمالی قرارداد پادمان سه جانبه ای با آژانس
بین المللی انرژی اتمیو شوروی در ژوئیه ۱۹۷۷ امضا کند و بدین ترتیب مجتمع یونگبیون زیر
نظارت آژانس قرار گیرد. به علاوه، کره شمالی در قبال دریافت چهار راکتور آب سبک از
شوروی، معاهده عدم گسترش سلاحهای هسته ای (ان.پی.تی.) را در دسامبر ۱۹۸۵ امضا کرد.
در سپتامبر
۱۹۹۱ جرج
بوش (پدر) رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که تسلیحات هسته ای را از خاک کره جنوبی خارج
میکند که در دسامبر همان سال رئیس جمهور کره جنوبی رسما اعلام کرد که در آن کشور دیگر
سلاح هسته ای وجود ندارد. متعاقبا دو کره “بیانیه مشترک هسته ای زدایی از شبه جزیره
کره” را امضا کردند. در این بیانیه طرفین متعهد شدند تا از “آزمایش، ساخت، تولید، دریافت،
تملک، ذخیره سازی، استفاده یا بکارگیری سلاحهای هسته ای” خودداری کنند. این بیانیه
که نوعی قرارداد رسمیبین دو کشور بود، رژیم نظارت دو جانبه ای را نیز پیش بینی کرده
بود که در عمل هرگز به مورد اجرا درنیامد.
با پایان
یافتن دوران جنگ سرد و فروپاشی شوروی، موقعیت کره شمالی مخصوصا در زمینه هسته ای آسیب
پذیر شد.همین وضعیت موجب شد تا کره شمالی در سال ۱۹۹۲ موافقت نامه پادمانهای آژانس را رسما بپذیرد.
متعاقب آن بازرسیهای متعددی از سوی بازرسان آژانس از تاسیسات هسته ای کره شمالی در
آن سال به عمل آمد. اما زمانی که در فوریه ۱۹۹۳ آژانس درخواست کرد تا از دو سایت مشکوک بازدید
کند، کره شمالی با آن مخالفت کرد و این دو سایت را نظامیو غیرقابل بازرسی توصیف نمود.
به دنبال این مخالفت، آژانس از شورای امنیت سازمان ملل خواست که کره شمالی را ملزم
به اجازه دادن برای بازدید از دو سایت مورد نظر کند. در پاسخ، کره شمالی هم در تاریخ
۱۲ مارس
۱۹۹۳ اعلام
کرد که از ان پی تی خارج خواهد شد. پس از مذاکرات فشرده و سخت سیاسی، و با فشار آمریکا،
کره شمالی موضوع خروج خود از ان پی تی را یک روز قبل از عملی شدن، به حال تعلیق درآورد
اما اعلام کرد که تعهدش به پادمانها مربوط به فعالیتهای زمان حاضر است نه فعالیتهای
گذشته.
در ماه مه
۱۹۹۴ کره
شمالی در تاسیسات و مواد هسته ای خود اقدامات و جابجاییهایی بدون حضور بازرسان آژانس
صورت داد که منجر به بروز بحران تازه ای شد. نگرانی از این جابجاییها مربوط به پسماندههای
سوختی بود که بیم آن میرفت برای کاربرد نظامیذخیره شده باشد. بیل کلینتون رئیس جمهور
آمریکا در پاسخ به این اقدام کره شمالی اعلام کرد که از شورای امنیت خواهد خواست تا
تحریمهای اقتصادی علیه کره شمالی وضع و اعمال نماید. کره شمالی هم اعلام کرد که تحریمهای
اقتصادی را “اقدام جنگی” تلقی کرده و با آن مقابله میکند. این بحران با سفر جیمیکارتر
به پیونگ یانگ و ملاقات و توافق وی با کیم ایل سونگ در ژوئن ۱۹۹۴ فروکش کرد.این دیدار
منجر به تدوین یک “چارچوب توافق شده” بین آمریکا و کره شمالی در اکتبر ۱۹۹۴ گردید. این توافق
دارای نکات مهم و قابل توجهی بود از جمله این که کره شمالی عمده فعالیتهای هسته ای
خود را متوقف (فریز) کرده و آژانس این توقف را تائید کند، و به “بیانیه مشترک هسته
ای زدایی شبه جزیره کره” پایبند باشد؛ و در مقابل، آمریکا برای تشکیل یک کنسرسیوم بین
المللی برای ساخت دو راکتور آب سبک در کره شمالی پیش قدم شود، و علاوه بر آن تا سال
۲۰۰۳ سالانه
۵۰۰۰۰۰ تن
نفت در اختیار کره شمالی قرار دهد با این هدف و برنامه که در سال ۲۰۰۳ اولین راکتور آب
سبک به مرحله عملیاتی شدن برسد. به علاوه، آمریکا رسما تضمین دهد که مبادرت به تهدید
و یا استفاده از سلاح هسته ای علیه کره شمالی نخواهد کرد.
“چارچوب
توافق شده” برای مدتی قریب یک دهه حاکم بر روابط آمریکا با کره شمالی بود و همین امر
موجب کاهش بحران در شبه جزیره شده بود. با این وجود هیچیک از طرفین آن از اجرای آن
رضایت نداشتند. آمریکا از عدم اجازه به بازرسان آژانس برای بازرسی فعالیتهای گذشته
کره شمالی ناخشنود بود و کره شمالی از تاخیر در ساخت راکتور آب سبک ناراضی. در سال
۲۰۰۱، دولت جرج
بوش (پسر) رئیس جمهور آمریکا نگاه سخت گیرانه تری نسبت به اجرای “چارچوب توافق شده”
داشت. در جامعه بین المللی هم شایع بود که کره شمالی مخفیانه در پی ساختن بمب است.
در این فضا بود که بوش در سخنرانی سالانه خود در کنگره از کره شمالی به عنوان “محور
شرارت” نام برد. در تابستان ۲۰۰۲
مقامات اطلاعاتی آمریکا اعلام کردند که فن آوری غنی سازی بالای
اورانیوم از پاکستان به کره شمالی منتقل شده و در قبال آن، پاکستان تکنولوژی ساخت موشک
بالستیک از کره شمالی دریافت کرده است. در اکتبر ۲۰۰۲ مقامات آمریکایی ادعا کردند کهکره شمالی در
مذاکرات دو جانبه تلویحه تائید کرده اند که غنی سازی اورانیوم با غلظت بالا را مخفیانه
انجام داده اند، اما کره شمالی در پاسخ گفت که این برنامه را برای دفاع از خود صرفا
در دستور کار داشته است. آمریکا بر اساس ادعای خود، در دسامبر ۲۰۰۲ تحویل محمولههای
نفت بهکره شمالی را متوقف کرد و کره شمالی هم متقابلا به توقف (فریز) فعالیتهای هسته
ای خود پایان داد و بازرسان آژانس را اخراج و در تاریخ ۱۰ ژانویه ۲۰۰۳ اعلام کرد که از
ان پی تی خارج خواهد شد. البته کره شمالی در ابتدا گفت که با شکستن فریز قصد تولید
انرژی صلح آمیز دارد و هدفش ساختن بمب نیست.
در اوائل
سال ۲۰۰۳ آمریکا
ادعا کرد که فعالیتهای کره شمالی مشکوک است و نشانه از انحراف به سمت نظامیشدن دارد.
در سپتامبر همان سال، گفتههای سخنگوی وزارت خارجه کره شمالی حکایت از آن داشت که این
کشور به مواد لازم برای ساخت چهار تا شش بمب هسته ای دست یافته است. در آوریل ۲۰۰۳ بنا به پیشنهاد چین،
مذاکرات سه جانبه ای بین آمریکا، چین وکره شمالی با هدف پایان دادن به بحران هسته ایکره
شمالی در پکن صورت گرفت که در نهایت به مذاکرات شش جانبه (شامل کره شمالی، کره جنوبی،
آمریکا، روسیه، چین و ژاپن) تبدیل شد. اولین دور این مذاکرات در اوت ۲۰۰۳ برگزارشد و سپس در
فوریه و ژوئن ۲۰۰۴ ادامه
یافت ولی به دلیل تنش بین کره شمالی و آمریکا برای یک سال متوقف گردید تا این که مجددا
در ژوئیه ۲۰۰۵ از
سرگرفته شد. سرانجام در سپتامبر ۲۰۰۵
مذاکرات شش جانبه به نتیجه رسید و گروه شش با امضای سندی تحت
عنوان “بیانیه اصول” از گسترش بحران کره جلوگیری کرد. بر اساس این سند، کره شمالی تعهد
کرد که برنامه هسته ای خود را کنار بگذارد و به ان پی تی بازگردد و بازرسان آژانس را
بپذیرد. در مقابل، آمریکا اعلام کرد که قصد حمله هسته ای یا غیرهسته ای به کره شمالی
ندارد و تسلیحات هسته ای در کره جنوبی مستقر نمیکند. طرفین همچنین بر تنفیذ و اجرای
“بیانیه مشترک هسته ای زدایی از شبه جزیره کره” تاکید کردند. مشکلی که بر سر اجرای
این بیانیه به وجود آمد تفسیر متفاوت آمریکا و کره شمالی در مورد تعهدات یکدیگر و اقدامات
متناقض آنها با مفاد بیانیه بود. با این ترتیب، مذاکرات شش جانبه و “بیانیه اصول” برای
مدت ۱۸ ماه
به دست فراموشی سپرده شد.
در طول سال
۲۰۰۶ بحران
هسته ای کره شمالی عمق بیشتری یافت. در اکتبر این سال، کره شمالی مبادرت به نخستین
آزمایش هسته ای خود کرد. شورای امنیت سازمان ملل بلافاصله واکنش نشان داد و با صدور
قطعنامه ۱۷۱۸ تحریمهایی
را علیه کره شمالی وضع و اعمال نمود. در این اوان چین تلاش دیپلماتیک فشرده ای به کار
برد تا این که گروه شش در دسامبر ۲۰۰۶
در پکن تشکیل جلسه داد.این جلسه نتیجه ای نداشت. مجددا در فوریه
۲۰۰۷ گروه
شش تشکیل گردید که در پایان از آن به عنوان مذاکرات موفق نام برده شد. در این اجلاس
طرفهای مذاکره کننده بر سندی توافق کردند که عنوان “اقدامات مقدماتی برای اجرای بیانیه
مشترک” را یدک میکشید. بر پایه این سند،کره شمالی موافقت کرد تا به تمام فعالیتهای
هسته ای خود پایان دهد و برنامه هسته ای خود را کنار بگذارد و به ان پی تی بپیوندد
و پادمانهای آژانس را بپذیرد به طوری که همه این اقدامات ظرف مدت ۶۰ روز صورت گیرد. در
مقابل، بسته تشویقی شامل کمکهای اقتصادی و انرژی به کره شمالی ارائه شود. همچنین آمریکا
تعهد کرد که ۲۵ ملیون
دلار داراییهای کره شمالی را که در یکی از بانکهای ماکائو ضبط شده بود، را آزاد کند.
بانک مزبور بعدا اعلام کرد که به دلیل تحریمهای آمریکا قادر نیست داراییهایکره شمالی
را آزاد نماید. همین مساله باعث شد تا روسیه پا درمیانی کند و با انتقال داراییهای
مذکور به یکی از بانکهای آن کشور، از بی اثر شدن نتیجه مذاکرات شش جانبه جلوگیری کند.
بعد از توافق
فوریه ۲۰۰۷، کره شمالی
مبادرت به تعطیلی و بستن تاسیسات هسته ای خود کرد و به بازرسان آژانس اجازه داد از
محلهای مورد نظر بازرسی نمایند. در دور بعدی مداکرات شش جانبه، “برنامه عمل دوم” مورد
توافق قرارگرفت که به موجب آن کره شمالی موظف شد گزارش صحیح و کاملی از فعالیتهای
هسته ای خود تا آخر دسامبر ۲۰۰۷
ارائه کند. این تاریخ سپری شد و گزارشی از سوی کره شمالی ارائه
نگردید که دلیل آن استنکاف کره شمالی از ذکر فعالیتهای گذشته خود بود. با تلاش و فشار
سیاسی چین، سرانجام کره شمالی در تاریخ ۲۶ ژوئن ۲۰۰۸ گزارش خود را به آژانس ارائه کرد. با این
که محتوای این گزارش آشکار نگردید اما رسانههای غربی ادعا کردند که گزارش کامل و صحیحی
نبوده و از ذکر همکاری کره شمالی با کشورهایی مثل سوریه خودداری کرده است. معهذا دولت
بوش به کنگره اعلام کرد که در نظر دارد کره شمالی را از لیست کشورهای حامیتروریسم
حذف کرده و برخی تحریمها در زمینه انرژی علیه کره شمالی را ملغی نماید. در پاسخ به
این اقدامات، کره شمالی مبادرت به تخریب برج خنک کننده در مجتمع یونگبیون کرد—اقدامیکه توجه جهانی
را به خود جلب نمود. حذف کره شمالی از لیست حامیان تروریسم با تاخیر صورت گرفت وکره
شمالی تهدید به از سرگیری فعالیتهای هسته ای خود کرد. نهایتا در تاریخ ۱۱ اکتبر ۲۰۰۸ کره شمالی از لیست
تروریسم حذف شد و در مقابل قبول کرد که مذاکرات در مورد از کارانداختن تاسیسات هسته
ای خود آغاز شود. متعاقبا گروه شش در دسامبر ۲۰۰۸ در پکن تشکیل جلسه داد تا در مورد نحوه راستی
آزمایی در خصوص از کارانداختن تجهیزات و تاسیسات هسته ایکره شمالی مذاکره شود. این
مذاکرات به دلیل حساسیت زیاد به نتیجه ای نرسید.
سال ۲۰۰۹ آرامشی در بحث هسته
ای کره شمالی به ارمغان نیاورد. پرتاب راکت به فضا از سوی کره شمالی در مارس ۲۰۰۹ جنجال زیادی ایجاد
کرد. آمریکا، ژاپن و کره جنوبی این اقدامکره شمالی را نقض قطعنامه شورای امنیت و تعهدات
این کشور خواندند. کره شمالی هم در پاسخ به این اعتراضات، بر خلاف توافقات حاصله در
گروه شش، بازرسان آژانس را اخراج و به بازسازی مجتمع یونگبیون مبادرت کرد. در ۲۵ مه ۲۰۰۹ کره شمالی دست به
دومین آزمایش هسته ای خود زد. این اقدام واکنش تند جامعه بین المللی را بدنبال داشت،
از جمله واکنش شورای امنیت که مبادرت به صدور قطعنامه ۱۸۷۴ نمود. در اقدامیتلافی
جویانه، کره شمالی اعلام کرد که غنی سازی اورانیوم را از سر میگیرد و به میز مذاکرات
شش جانبه باز نمیگردد و به توافقات قبلی پایبند نمیباشد.
تنش بین
دو کره در سالهای ۲۰۱۰
و ۲۰۱۱
ادامه یافت. کیم جونگ ایل رهبرکره شمالی سه بار به چین سفر
کرد. در این سفرها وی تلاش کرد تا با کمک و کسب حمایت دیپلماسی چین از وخامت اوضاع
بکاهد. معهذا حوادث میدانی مانع از کاهش بحران شد، از جمله چند مورد برخورد نظامیبا
کره جنوبی. در مارس ۲۰۱۰
کره شمالی به یک کشتی کره جنوبی حمله و آن را غرق کرد که موجب
کشته شدن ۴۶ سرنشین
آن گردید.البته کره شمالی رسما مسؤلیت این حمله را به عهده نگرفت. در نوامبر همین سال
کره شمالی به جزیره یون پیونگ کره جنوبی حمله کرد که تعدادی کشته بر جای گذاشت. در
مارس ۲۰۱۱ کره
شمالی اعلام کرد که حاضر است به مذاکرات شش جانبه بدون قید و شرط باز گردد، لکن در
همین زمان منابع غیررسمیگزارش دادند که کره شمالی در حال تکمیل تاسیسات هسته ای خود
است و موفق شده است تا پایان این سال تعداد ۲۰۰۰ سانتریفیوژ پی ۲ را در یونگ بیون
نصب کند.
مرگ کیم
جونگ ایل در دسامبر ۲۰۱۱
امیدها را برای احیای مذاکرات شش جانبه زنده کرد. در فوریه
سال ۲۰۱۲ مذاکراتی
بین آمریکا و کره شمالی صورت گرفت که در نتیجه آن کره شمالی اعلام کرد که در مقابل
دریافت کمک غذایی از ایالات متحده، وقفه ای (موراتوریوم) در آزمایش هسته ای، غنی سازی
اورانیوم، و آزمایش موشکهای دوربرد را به مرحله اجرا میگذارد.با این وجود، آمریکا
از پیشنهاد ارائه کمک غذایی خود به کره شمالی صرفنظر کرد به دلیل این که این کشور مبادرت
به پرتاب موشک حامل ماهواره به فضا در ۱۲ آوریل ۲۰۱۲ نمود. استدلال آمریکا این بود که از نظر فنی
فرق چندانی بین راکت حامل ماهواره با موشک بالستیک نیست و پرتابموشک بالستیک از سوی
کره شمالی توسط قطعنامههای ۱۷۱۸
و ۱۸۷۴
شورای امنیت منع شده است. کره شمالی در دسامبر ۲۰۱۲ با پرتاب راکت ماهواره
دیگری به فضا فرستاد که واکنش بین المللی را به دنبال داشت، از جمله واکنش شورای امنیت
که در تاریخ ۲۲ ژانویه
۲۰۱۳ طی
قطعنامه ۲۰۸۷ از
کره شمالی خواست به فعالیتهای هسته ای و برنامه موشکی خود پایان دهد.
سال ۲۰۱۳ نوید بخش کاهش بحران
شبه جزیره کره نبوده است. در تاریخ ۱۲ فوریه ۲۰۱۳ کره شمالی مبادرت به سومین آزمایش هسته ای
کرد. این اقدام همانند آزمایشهای قبلی کره شمالی با اعتراض و محکومیت بین المللی مواجه
گردید. شورای امنیت در تاریخ ۷
مارس ۲۰۱۳
طی قطعنامه ۲۰۹۴ ضمن محکوم کردن این اقدام، تحریمهای جدیدی
علیه کره شمالی وضع کرد. در پاسخ به این قطعنامه، کره شمالی آمریکا و کره جنوبی را
به حمله هسته ای تهدید کرد. این تهدید بحران کره را به مرحله تازه و خطرناکی رسانده
است. آمریکا، کره جنوبی، ژاپن و حتی استرالیا واکنشهای تندی در قبال تهدیدات کره شمالی
نشان داده و تمهیدات جدی اندیشیده اند. آمریکا فشار سیاسی سنگینی بر چین وارد کرده
تا با استفاده از نفوذ خود و شرکت در اعمال تحریمهای شورای امنیت علیه کره شمالی،
موجب رفع تهدید حمله هسته ای این کشور شود. البته بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران،
عملی شدن تهدید کره شمالی را چندان محتمل نمیدانند گرچه حتی تهدید به استفاده از سلاحهای
اتمیرا اقدامیخطرناک و غیرعاقلانه تلقی میکنند.
و حال باید
دید که نقض توافقات اخیر در ژنو میان جمهوری اسلامی و کشورهای ۵+۱ ، از سوی هرکدام
از آنها ، چه رخدادهایی را در پی خواهد داشت و آیا نقض توافق ژنو از سوی جمهوری اسلامی
، که با توجه به جنگ قدرتها در داخل حکومت ایران، غیر محتمل نیست ، چه عکس العمل مشابه
یا متفاوتی را در قیاس با انحراف برنامه اتمی کره شمالی را بدنبال خواهد داشت .
و مهم تر از همه
این است که ، حکایت " تیغ در دست زنگی مست "همچنان ادامه دارد...
همایون نادری فر
25 نوامبر 2013
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر