۲۵آبان تا ۲ آذر ماه
۱۳۹۲ هفته « عـــــزای ملّــــی »
هم میهنان
عزیزم،
تنها در
۱۰ روز
گذشته، تعدادی بیش از دو کلاس درس از هم میهنانمان توسط ضحاکان زمان، در لوای دولت
منتصب حاکمیت ولایت فقیه به دار آویخته شده اند.
در ارومیه
شهر آب، که دریاچه اش از ظلم و جور این نظام مستبد خشکید، حبیب الله گلپری پور جوان
بُرنای کُرد ایرانمان را چه ناجوانمردانه بر طناب دار به قتل می رسانند.
حاکمیت ظالم
جمهوری اسلامی در مقابل هفده مرزبان جانباخته وطن که قربانی مزدوران جیش العدل شدند،
زندانیان بلوچ کشورمان را به اتهام بی پایه و اساس «مُعاند» به قتل عمد می رساند.
همه می دانیم
که مردم سیستان و بلوچستان به تکه نانی برای گذاران زندگی قناعت دارند. قتل فرزند بلوچ
قتل یکایک فرزندان ما در خراسان و یزد و کرمان و گیلان و ایلام است.
در سقز شهر
پهلوان پرور کشورمان، هم میهن و فرزند کُرد ایرانزمین، شیرکو معارفی را بدون برگزاری
دادگاهی عادلانه به قتل می رسانند.
این جانیان
بشریت به نام خدا و دین، از همان روزهای نخستین بدست آوردن قدرت با اجرای مجازات اعدام
بر بام مدرسه رفاه، محل آموزش و تربیت فرزندانمان ماشین آدم کشی را به راه انداختند.
این جانیان
بشریت پس از گذشت سه دهه همچنان فرزندانمان را به اتهامات واهی و بی پایه و اساس مرتبط
با فهرست مجازات های منجر به مرگ در قوانین شریعت از جمله مواد مخدر، اِرتداد، مُحاربه،
جاسوسی، مفسد فی الارض، مُعاند و غیره به صورت فله ایی اعدام می کنند. به غم انگیزترین
شکل ممکن کودکان معصوم زیر ۱۸
سال را اعدام می کنند و با برپایی چوبه های دار در خیابان ها،
صحنه توحش و شنیع سلب زندگی انسانی را در برابر چشم همگان به معرض نمایش می گذارند.
در حالیکه
کارزار لغو مجازات اعدام جهان شمول شده، هر ساله بسیاری از کشورها به جمعیت جنبش لغو
کنندگان اعدام می پیوندند، اما رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی در پیشبرد مجازات ضد بشری
اعدام سرآمد دولت های جهان است.
هم میهنانم
اعدام یعنی
قتل و کشتن انسانی به دست انسانی دیگر، یعنی سلب حق زندگی یک انسان. مجازاتی که بر
خلاف موازین حقوق بشر، کرامت و مقام انسان را خدشه دار می کند. با اِعمال و اجرای قوانین
ضد بشری کشتار انسان ها بصورت مجازات اعدام، قساوت قلب و خشونت در لابلای باورهای جامعه
رخنه می کند.
اندیشه انتقام
و نگرش انتقامجویانه و خون را با خون شستن تنها مظهر انحطاط، توحش و پس رفت فرهنگ انسانی
یک جامعه است. جمهوری اسلامی پیشرو اجرای این عمل وحشیانه در سطح جهانی نه تنها موفقیتی
در کاهش میزان جرم و جنایت در کشورمان را نداشته است بلکه به ناهنجاری های جامعه بیش
از هر زمانی دامن زنده است و جامعه را با بحران عمیقی در مقابل اخلاق و کرامت و منزلت
انسانی قرار داده است.
هیچ دولتی
حق ندارد از مجازات اعدام بعنوان ابزاری برای حفظ حیات خود، حق زیستن را از انسانی
دیگر بگیرد. وظیفه دولت تامین امنیت فرد فرد شهروندان جامعه است و نمی باید تامین امنیت
حکومتی را در مقابل امنیت فردی قرار دهد. کنترل جرم و جنایت در جامعه، بازپروری مجرمین،
استقرار عدالت کیفری از مجرای قوانین مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر، تامین حق آزادی
و حق امنیت هر شهروند بر دوش همه نهادهای حکومتی است.
قوانین مجازات
مرگ و انتقام گیری برای نابود کردن و ترساندن مخالفین بدست جمهوری اسلامی و اجرای آن
بعنوان هدف قرار دادن نیل به عدالت، تنها چرخه خشونت را در تمام سطوح جامعه تشدید می
نماید.
تجربه پرهیز
از مجازات مرگ، عفو و گذشت در کشورهای دمکراتیک در دهه گذشته، بهترین گواه بر تکامل
و رشد سطح فکر بشر و کاهش میزان جرم و جنایت در جامعه بوده است.
در راستای
ترویج احترام به منزلت و مقام انسان، ضمن همراهی با همه کُنشگران و مدافعان حقوق انسانی،
اعتراض خود را علیه مجازات ضد انسانی اعدام توسط حاکمیت فقاهتی و واکنش استراتژیک جامعه
جهانی نسبت به وضعیت اسفناک حقوق انسانی در ایران را اعلام نموده و هر نوع خشونت پنهان
و آشکار علیه هم میهنانم را شدیدا محکوم می نمایم.
هر کدام
از ما مردم ایران یک کاوه باشیم تا فرصت را از ضحاک جنایتکار سلب نماییم. صدای داغداران
وطن را به جامعه جهانی برسانیم. جهانیان باید بدانند که محدود کردن مذاکره ها به پرونده
هسته ای بدون پرداختن به پرونده های بیشمار و سنگین نقض حقوق بنیادین انسانی توسط ضحاکان
جمهوری اسلامی مسئولیتی سنگین را بر دوش خود در قتل عمد و اعدام هر کاوه ایرانی می
گذارند.
برماست که
نقش جوامع پیشرو در دمکراسی بعنوان کشورهایی که می توانند نقش مهمی در تبلیغ و اشاعه
لغو اعدام و یا اعمال وحشیانه ایی چون سنگسار در قرن بیست ویکم را داشته باشند، یادآور
شویم و از شهروندان و سیاستمداران جهانی خواستار حمایت از حقوق انسانی ایرانیان باشیم.
به جهانیــان
بگوییم که تحریم هــای غیـرانسانی کمـر ملت ایران را شکستـه است، کمبود دارو و هزینه
های سرسام آور مواد غذایی، بیماری های جسمی و روانی و مرگ و میر را در جامعه گسترش
داده، در حالیکه چرخه تراژدی اعدام ها و قتل های دیگری همچنان در راه است.
مادران،
پدران، فرزندان، خواهران و برادران داغدیده مرزبانان، کُردها، بلوچ ها، آذری ها و همه
جانباختگان ایرانزمین بدانند که تنها نیستند و ما مردم ایران دست در دست هم، نخواهیم
گذاشت تا به بهانه برنامه هسته ای خون عزیزانمان پایمال شود.
از ۲۵ آبان تا ۲ آذر ماه ۱۳۹۲ را هفته « عزای ملی » اعلام می نمایم، چه
نشسته ایم که فرزندان ایرانزمینمان به دست ضحاکان زمان به قتل رسیده اند. برای هر فرزند
ایرانزمین که به دست این نظام با طناب دار به قتل رسیده است، شمعی روشن نماییم و در
عزای فرزندان از دست رفته ایرانمان عزای ملی برگزار نماییم.
نه به اعدام،
نه به خشونت
خداوند نگهدار
ايران باد
رضا پهلوی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر