ایران خواهی مردمان آران و گریزی بر تاریخ چگونگی سیطره روسها بر آران



این دو نامه و نوشته که در ادامه می آید ، نشان گر بخش کوچکی از اسناد تاریخی است که ایران خواهی مردمان آران (کشور آذربایجان کنونی ) ، شروان و به ویژه نخجوان را پس از فروپاشی نظام تزاری به دنبال انقلاب کمونیستی اکتبر 1917 نشان می دهد...و آرزوی مردمان آن دیار که آشکارا خود را ایرانی نژاد دانسته و خواستار بازگشت به سرزمین مادری خود ایران هستند...اسنادی که دولت حاکم بر آران..چه در زمانه چیرگی کمونیسم و چه پس از آن همواره سعی داشته آنها را از دیدگان مردم خویش پنهان سازد و سیاست دروغین و غیر تاریخی ملت سازی را برای مردمان اران و شروان و نخجوان ماورای قفقاز به سرانجام برساند تا شاید با تبلیغات دروغین خویش بتواند ریشه های ایرانی و تاریخی باشندگان آن را محو سازد..
.تصویر دو سند مهم متعلق به پس از 1917 و درخواست بازگشت دیگر بار خان نشین و ایالت نخجوان اران به ایران از سوی معتمدین و نمایندگان ان ایالت....در سند سمت راست مخاطب نامه دولت وقت ایران و در سند سمت چپ مخاطب نامه محمد حسن میرزای قاجار ولیعهد احمد شاه است

neveshte

و اما متن نامه سمت چپ ...حضرت مستطاب اجل اکرم امجدافخم ارفع اقدس والا ولیعهد گردون مهد روحنا فداه وساطت جناب اجل اکرم اقای اقبال السلطنه سردار دام اجلا له.... تصدق حضور مبارک شوم.. قریب نود و دو سال است که به حکم قضا از شما جدا گشتیم..ما یک عضوی از اعضای پربهای شما بودیم در این جدایی ما را چه تقصیری بود مگر خون ما از خون شما و گوشت ما از گوشت شما نبود سلام ما را به برادران خودمان که از هر حیث خون و دین برادران مایید برسانید ما در خون در جان در حیات و در ناموس تماما با شما شرکت داریم نزدیکترین قوای عالم که با هم جنگیده و عدل بر ظلم غلبه نمود بعد از این غالبیت تازه از شما جدا خواهیم ماند بعد از این فتح عظیم حق را بر صاحبش رد نخواهد نمود ما از عدالت ملت نجیب انگلیس و قوم عادل امریک و حریت پروردن فرانس که خونهایشان در راه مدنیت و عدالت و حقیقت ریخته شده تماما مطمین هستیم اینک اغوش خودمان را گشاده فریاد می کنیم ای برادران دینی ای برادران وطنی ای برادرانی که اجداد ما در یک خاک جان داده و استخوان هایشان در یک خاک مدفونست..بیایید که منتظر شما هستیم از حضرت اجل اقدس والا ولیعهد روحنا فدا مسیلت داریم که جان ما را برادران خود فهمانده و سلام ما را رسانده و از دولت قدیم مان استدعا نمایند چاره برای اصلاح حال ما نمایند الامر امر اقدس ارفع امجد والا روحنا فداه ..محل امضای وکلای عالی نخجوان..مهدیقلی خان--اکبر خان--سید رضا سعید زاده--محمد علی خان--باقر علیوف--مشهدی قدیم قدیموف--خاقان خان--مشهدی حسن--عباسقلی بیگ--حاجی حسین قلی--ابراهیم--عبدالکریم نخجوانی...------------بخشی از متن سند و نامه سمت راست.....مقام منیع ریاست وزرای عظام دامت شوکته....از سه ماه قبل مکرر به استان مبارک والا حضرت اقدس و ان مقام منیع ارزوی دیرین خود را که الحاق به و.طن اصلی ایران است عرضه داشته و التجا نمودیم که عموم اهالی ولایت نخجوان و شرور و اردوباد و توابع بعد از زوال استبداد و. استیلای غاصبانه امپراطوری روس با تمام احساسات وطن پرستانه امید را ه کعبه امال خود دولت علیه ایران دوخته و انتظار دارند در این موقع که ازادی ملل اساس صلح عمومی است و حرص امپریالیزم مغلوب عدالت گردیده است مجدادا دولت علیه این قطعه جدا شده را در تحت اختیار خود در اورده حیات سیصد هزار مسلمان ایرانی را تامین فرماید.......استدعای عاجزانه و استرحام متظلمانه از شخص حضرت اشرف عالی که مسوول مقدرات ایرانی نژاد هستید داریم که بیشتر از این در نجات این ولایت خود داری نفرموده در مثل امروز که حیات یک جمعیت ایرانی در معرض خطر است و اولیای امروزی دولت علیه ایران مسوول تاریخی آن خواهند بود ...انتظام این ولایت و آسایش اهالی را تامین بفرمایند....وکلا و نمایندگان عموم اهالی نخجوان و شرور و اردوباد و توابع..مهدی قلی خان شیخ الاسلام--عبدالجبار--حاجی سید باقر------------.خواهید پرسید چه نتیجه ای از این نامه ها بدست امد؟ بایستی یاد آور شویم از این نامه ها به تعداد یازده سند در مرکز اسناد موجود است و در ضمن طومار های با مهر و امضای هزاران تن نیز وجود دارد..مردمان آران و شروان و اردوباد و شرور با وجود اشغال آن ناحیه از سوی عثمانی به هیچ روی چنین نامه هایی را به دولت عثمانی ننوشتند و فقط حزب عثمانی مساوات ،از ترکهای عثمانی پشتیبانی می کرد و حتی آن جریان هم به هیچ روی به دنبال الحاق آران به عثمانی نبود.. شوربختانه کوششهای چند ماهه مردم آن دیار در سایه ضعف و بی کفایتی و بی توجهی دولت قاجار به جایی نرسید و پس از روی کار امدن آتاتورک در عثمانی و تشکیل ترکیه که نخست در بخشی از سرزمین های عثمانی به رهبری آتاتورک استقرار داشت برای رفع مشکلات خود با بلشویک ها که سلطه بر قفقاز را از هر جهت و به ویژه در اختیار داشتن منابع نفت آن برای خویش حیاتی می دانستند کنار آمد و بر اثر معامله آتاتورک با دولت بلشویکی به رهبری لنین جمهوری تازه تاسیس آذربایجان مساواتی به روس ها واگذار شده و عثمانی نیروی خود را ازآران خارج کردو در عوض کمونیستها با پرداخت حدود دو میلیون منات طلا به صورت جواهرات سلطنتی و طلا و دادن چند کشتی اسلحه و واگذاری قارص و اردهان در جنوب غربی ارمنستان به ترکیه جمهوری به اصطلاح اذربایجان را ازآنان خریدند و بلشویک ها پس از این معامله بدون کوچکترین مزاحمتی شبانه وارد باکو شده و به عمر کوتاه و استقلال ظاهری جمهوری آذربایجان که در سرزمین آران و شروان شکل گرفته بود پایان بخشیدند و وقعی به مردم آران نگذاردند....و این است برگهایی مهم از ریشه دار بودن عشق آرانی ها و شروانی ها و نخجوانی ها به ایران زمین

ویرایشی از مطلب وبلاگ میهنم ایران و دیارم آذربایجان

۱ نظر:

  1. راستی از غرامت خواهی تان از جوانان انقلابی ۵۷ چه خبر؟

    پاسخحذف