تــو را نمی دانـــم ، ولــی مـــن رای نــــدادم ...!




تا کنون از سوراخ جای تیر لباس اعدامی ، دنیا را نگاه کرده ای؟!
تاکنون صورتت را بر سنگ سرد قبر عزیز کشته شده ات در بیداد زمان گذاشته ای؟!
تاکنون بارها و بارها به فیلم تولد عزیزت که به خاطر آزادی من و تو جانش را از دست داده است ،ده ها بار نگاه کرده ای؟!
تاکنون صدای زنگ تلفنِ خبر مرگ دلبندت را بارها و بارها در گوش ات شنیده ای؟!
طعم بازداشتگاه و زندان را چشیده ای؟!
تحقیرهای بازجو را چطور؟!
با نام کهریزک آشنایی؟!
اگر نه...
پس یادت باشد ، تو هرگز نمیتوانی درک کنی که چرا :
او رای نداد...
من رای ندادم ...
آنها رای ندادند...

همایون نادری فر
 4 تیرماه 1392
یک جای خیلی دور...!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر