سخنی از دل ...
گاهی وقتها
خیلی حرفها برای گفتن داری اما نمی دانی باید لب بگشایی یا نه !
گاهی وقتها
می خواهی حرف بزنی اما میترسی که دشمنان وطن ،سو استفاده کنند .
گاهی وقتها
حرف نمی زنی ،ولی بعدا میگویی کاش سخن می گفتم !
و بالاخره
گاهی بزرگترین ضربه های زندگی ات را از همین نگفتن ها می خوری ، ولی باز دلخوش به این
هستی که حداقل وجدانت راحت است و راه را به بی راهه نرفتی و امیدی را نا امید نکردی !
کاش سکوتم
را به نا آگاهی و یا همراهی با اشتباه کنندگان ،معنا نکنند ...
چرا که ما
پیمان بستیم و باور داریم به راهی که با شهریار ایران طی می کنیم و هستیم بر عهدی که
با او بستیم .
ما مرد سفریم
،نه رفیقان نیمه راه !
پاینده ایران
همایون نادری
فر
5 مارس
2014
یک جای خیلی
دور از وطن !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر