موضوع تحریم خرید اجناسی در ایران که این روزها با سو مدیریت حاکمان ، مشمول افزایش قیمت سرسام آوری شده اند ، چند روزی است که موضوع بحث موافقین و مخالفین طرح قرار گرفته است .
انعکاس این طرح در فضای مجازی و صفحات فیس بوک و همچنین در سایتهای خبری، رسانه های صوتی و تصویری و مهمتر از همه پخش گسترده آن بصورت پیام کوتاه در تلفن همراه ، نشان از قابلیت این موضوع برای تجزیه و تحلیل و بحث دارد .
در ابتدا نگاهی به نظرات مخالفین با موضوع می اندازیم. بیشترین مخالفتها از سوی افرادی شده است که این حرکت را حرکتی مشکوک قلمداد کرده و آن را در راستای کمک به کاهش فشار به حکومت ، برای جبران کمبودها دانسته اند . گروهی دیگر زیان این عمل را در ضربه خوردن به تولید کننده دانسته و حکومت را از این زیان مبرا فرض می کنند . گروهی دیگر با نگاه به اوضاع جامعه و مشکلات مردم در امر معاش و تهیه حداقل مایحتاج خوراکی خود ، منع مردم از خرید کالاهای اساسی و مورد نیاز روزانه را ، مضحک فرض کرده و این برنامه را از از طرف افراد ی که دغدغه گرسنگی ندارند و مرفه هستند ، می دانند .
پرداختن به موضوعات مطرح شده فوق ، جدای از چرایی این دیدگاهها به مسئله، به نظر می رسد ، در خوشبینانه ترین حالت ، اختلاف سلیقه در تاکتیکهای مبارزه را نشان می دهد و در بدبینانه ترین حالت نیز، نشان از جو بی اعتمادی و تفرقه ای است که جمهوری اسلامی ، سه دهه برای ایجاد آن تلاش کرده است و باعث شده تا افرادی در جامعه، اتفاقات را از دیدگاه دایی جان ناپلئونی بررسی کنند و حکومت را به نوعی در آن دخیل بدانند .
در این کوتاه سخن ، سعی میکنم تا بطور خلاصه دیدگاه خودم را در مورد این مطلب و مسائل مشابه آن که احتمالا در روزهای آینده ، مشابه آن را بسیار خواهیم دید ، بیان کنم .
درراه مبارزه ،همیشه روشهای متفاوتی در پیش رو داریم ، و رهبری موفق یک مبارزه ، یعنی پیدا کردن بهترین روشها برای رسیدن به هدف ، آنهم با کمترین آسیب و زیان . در کنار این تاکتیک اصلی بایستی بتوانیم ، با اتخاذ ریزتاکتیکهای گوناگون ، دشمن را سردر گم کرده ، بطوریکه برای مقابله با این تاکتیکها ، مجبور به صرف انرژی بیشترشده و در نهایت خستگی و عصبیت آن منجر به تصمیمات غلطی شود ، که بایستی نهایت بهره را از این موضوع کسب کرد . در این شرایط است که می توان ضربه اصلی و نهایی را بر پیکر دشمن سردر گم وارد کرد .
نکته ای که بارها و بارها باید در راه مبارزه و یک جنگ ، به آن اشاره کرد ، همانطور که در بالا گفته شد ، استفاده از اشتباهات و خطاهای دشمن است ، واین یکی از راههای پیروزی سریع و رسیدن به هدف ، در علم مدیریت استراتژیک می باشد .
متاسفانه تا به امروزاکثرا ابتکار عمل در دست جمهوری اسلامی بوده و اپوزیسیون و مخالفان در مقابل عملکرد نظام ، صرفا واکنش نشان داده اند و خود کنشگر و آغازگر نبوده اند . در حالیکه اپوزیسیون بایستی راههای عملی برای به چالش کشیدن حکومت، تدوین کند و در حقیقت ، حکومت را مجبور به واکنش در مقابل این حرکتها کرده و از اشتباهات آن نیز نهایت سود را ببرد . حتی همانطور که می دانید ، نتیجه حرکتهای کنشگرانه انگشت شماری که در طول این سه دهه بر علیه حکومت انجام گرفته ، وچگونگی واکنشها ی جمهوری اسلامی ، خود نشانگر مدیریت ضعیف و سراسر اشتباه نظام بوده که در صورت تداوم این حرکتها ، مطمئنن ،کنترل وضعیت از دست حکومت خارج می شد ، و ابتکار عمل به دست مخالفین می افتاد که متاسفانه به علل مختلف جلوی ادامه این حرکتها گرفته شد! بعنوان مثال بارز، مهمترین آن را می توان در اعتراضات بعد از خرداد 88 جستجو کرد .
از دیدگاه دیگر ، حتی اگر حکومت و دولت منتصب آن نیز در این کار به نوعی دخیل باشند و یا آن را برنامه ریزی کرده باشند ، بایستی آن را جزو اشتباهات حکومت دانست و از هر دعوتی که باعث ایجاد همبستگی و تمرین کار جمعی، در جامعه درگیر با آفت تفرقه ،شود، استقبال کرد .
البته نگارنده در مورد مسائلی که باعث همبستگی و اتحاد ملی می شود ، اعتقاد به اشتباه این حکومت ندارد ، چرا که جمهوری اسلامی با توجه به داشتن مشاورین ارشد دوره دیده در جاهایی که بهتر از من می دانید ، هیچوقت دچارچنین اشتباهی ، حداقل در این زمینه مهم و حساس نمیشود که نا خواسته به نوعی کمک به همبستگی و اتحاد کرده باشد .
فراموش نکنیم که بیشترین ترس جمهوری اسلامی همواره اتحاد و همبستگی در میان اقشار مردم و اپوزیسیون بوده و بارها و بارها با سیاستهایی که در پیش گرفته و هزینه های کلانی که در این راه صرف کرده ، این مهم را ثابت نموده است .
در نهایت آن چه که باید مورد توجه عموم ملت ایران قرار گیرد ، نتیجه یک طرح وبرنامه وعمل به آن و میزان سود و زیان آن برای کشور و ملت می باشد ، که به نظر شخص من ، سود این ماجرا و دعوت به کار جمعی در امر تحریم خرید کالاها ، جدا از ضربه اقتصادی به سیستم اقتصادی تحمیلی حکومت به مردم ، به عنوان یک تمرین برای جامعه ای که از سوی حکومت ، همیشه تشویق به بی اعتمادی و تفرقه بوده ، بیشتر از زیان احتمالی آن می باشد و بخصوص که در روزهای آینده با تشکیل شورای ملی ، نیاز به سازماندهی همه این اعتراضات و اعتصابات خواهد بود و مردم با آمادگی بیشتر، وارد این کارزار نهایی خواهند شد .
پاینده ایران و ملت ایران
همایون نادری فر
4 تیرماه 1391 خورشیدی
24 ژوئن 2012 میلادی