پیشنهاد برگزاری " کمپین صلح برای ایران و جهان با تغییر رژیم ایران "



پیشنهاد برگزاری " کمپین صلح برای ایران و جهان با تغییر رژیم ایران "
------------------------------------------------

پس از عملکرد موفق و پیروزمندانه آزادیخواهان و مبارزین سرنگون طلب در برافراشتن پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران در آکسیونهای اعتراضی به رژیم و بخصوص در میادین ورزشی بین المللی که بازتابی جهانی داشت؛ رژیم فاسد جمهوری اسلامی در برنامه اخیر کمپین حکومتی "صلح برای ایران و حمایت از توافقنامه هسته ای " تلاش مذبوحانه ای را برای به نمایش گذاشتن پرچم رژیم در اقصی نقاط جهان و توسط مشتی مزدور و بخصوص اصلاح طلبان صادراتی به خارج به اجرا گذاشت .
سالها بود که رژیم و ایادی آن جرات اجرای تجمع به نفع رژیم و با پرچم منحوس جمهوری اسلامی را نداشتند و توافق هسته ای و تانگوی سیاسی غرب با رژیم باعث گردید تا این جسارت را به دست آورند و ایادی پنهان و آشکار خود را به میدان بیاورند که البته باید خوشحال بود که توانستیم تعداد بیشتری از این نفرات را بدر کنار برگزاری این کمپین حکومتی شناسایی نمائیم .

از سوی دیگر وظیفه اپوزیسیون سرنگون طلب است که با توجه به تمرکز خبری خبرگزاریهای وابسته و نیز برخی خبرگزاریهای خارجی بر این تجمعات رژیم ساخته و گاه اشتباه انان در تفسیر این عملکرد بعنوان خواست مردم ایران ، هر چه زودتر نسبت به برنامه ریزی و سازماندهی تجمعاتی تحت نام " کمپین صلح برای ایران و جهان با تغییر رژیم ایران " در روز 21 سپتامبر و به مناسبت روز جهانی صلح در اقصی نقاط حهان و همراه داشتن پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان بعنوان نماد اتحاد مبارزین سرنگونی طلب ، پیام واقعی اکثریت مردم ایران را به گوش جهانیان برسانیم و به آنان بفهمانیم که اگر به دنبال امنیت و صلح جهانی هستند باید به مردم ایران در جهت سرنگونی این رژیم که سرمنشاء تمام آشوبها و خونریزی ها در منطقه خاورمیانه و حتی در دیگر نقاط جهان است؛ یاری رسانند .

این پیشنهاد به تک تک افراد مبارز و آزادیخواهی که در عملکردشان صداقت و وطن دوستی را حس کرده و مشاهده نموده ام ارسال می گردد و امید که هرچه سریعتر هماهنگی های لازم برای آغاز این کمپین مردمی آغاز گردد .

پاینده ایران
برافراشته باد پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران

همایون نادری فر
 19 آگوست 2015

یک جای دور از میهن

لینک مطلب در فیس بوک جهت انتشار ( کلیک کنید )

راه کار عملی برای سرنگونی رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران



وظیفه هر ایرانی آزادیخواهی است که این «ویدیو» را در شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای ارتباطی با داخل کشور به «اشتراک» بگذارد .

شک نکنید این «فیلم» می تواند «سرنوشت ایران »را تغییر دهد!

«فردیناند مارکوس،اسلوبودان میلاسویچ،،آگوستو پینوشه،پی دبلیو بوتا »
مردانی قدرتمند که در یک چیز اشتراک داشتند همه ی آنها با «مقاومت مدنی بی‌خشونت» از قدرت کنار گذاشته شدند.

۱-چگونه اتفاق افتاد؟
۲-چگونه آغاز می شود؟
۳-بسیار خوب، چگونه اعتراضات را سازمان دهیم؟
۴-اگر تظاهرات انبوه نکنیم پس چه کنیم؟
۵-ما رهبر کاریز ماتیک نداریم؟
۶-این روش در کشور من کار نمی کند!
۷-اگر رژیم دست به خشونت بزند چه باید کرد؟
۸-اگر نتوانیم رژیم را برای ترغیب به عقب نشینی نکنیم چه باید کرد؟
۹-ممکن است طول بکشد. ما نمی توانیم منتظر باشیم!
۱۰-چگونه پیروز می شویم؟

پاسخ این سئوالات را در این ویدئوی کوتاه ببینید .

با سپاس از مبارزانی که این ویدئو را ساختند و اکنون نویت تک تک ایرانیانی است که به ایران می اندیشند و دوست دارند سهمی در آزادی ایران عزیزمان داشته باشند .

ما می توانیم ، اگر بخواهیم .

پاینده ایران

مسئولیت اخلاقی در قبال جامعه از سوی هنرمندان. دیروز و امروز !



به بهانه سالگرد قتل هنرمند آزاده فریدون فرخزاد ، مروری داشتم بر عملکرد هنرمندان حال حاضر در ایران و چه حس بدی بود وقتی همراهی های اکثریتی از آنان را با رژیم ریشه در خون ، نتیجه این پویش چند ساعته یافتم !

جایگاه هنرمندان بخصوص در میان جوانان یک جامعه در هر کشوری بر کسی پوشیده نیست و می توان نشانه های آنرا از نصب عکس هنرمند تا تقلید از پوشش و رفتار و ... را در این میان مشاهده کرد .

آنچه که مد نظر من در این نوشتار است ، جایگاه احساس مسئولیت اخلاقی یک هنرمند واقعی در قبال این علاقه ها و تقلیدها و حتی پشتیبانیها ست .

بعنوان مقدمه اشاره ای می کنم به ماجرای دو سال قبل پارک گزی استانبول که شاهد حضور هنرمندان نامی و مشهور ترکیه در صف اول تظاهراتها و سپر کردن خود در برابر خشونت عریان پلیس بودیم .

هنرمندی چون فریدون فرخزاد و روشنگری های موثر و پر سر و صدای وی در سالهای اولیه پس از شورش 57 ، به اندازه ای برای رژیم تازه تاسیس جمهوری اسلامی درد آور بود که حاضر شد رسوایی بین المللی دیگری را به جان بخرد و اقدام به حذف فیزیکی این آزاد مرد مشرقی نماید .

این روزها اخبار مربوط به هنرمندان ایرانی ،کم و بیش مورد توجه افکار عمومی و بخصوص جوانان ایرانی است و در این میان هستند هنرمندانی چون استاد شجریان که همراهی خود را با خواسته های مردمی عملا ثابت نموده اند و از گفته ها و عملکرد خود قدمی پس نگذاشته اند .

موضوع و خبری که باعث حساسیت بیشتر شخص من به عملکردهای هنرمندان معاصر ایرانی گردید ؛ همانا رفتار مشمئزکننده بهرام رادان بعنوان یکی از هنرمندان عوام پسند و مورد علاقه جوانان سینما دوست بود که اوج سقوط حس مسئولیت اخلاقی را در یک جامعه از سوی یک فرد مشهور ، به نمایش گذاشت .

جدای از درستی و یا اشتباه بودن  پیام کوتاه وی در مورد اعطای برخی امتیازات مضاعف به دگرباشان آمریکا ؛ عذرخواهی نفرت انگیز وی از شخص حسین بازجو (شریعتی) بود که در پی تهدید نماینده ولی فقیه در این رسانه صورت گرفت و شخص رادان بدون در نظر گرفتن اینکه عذر خواهی از یک قدرت فاسد می تواند تاثیر بد و نا امید کننده ای میان جوانان آن سرزمین آفت زده بگذارد ؛ به خاطر مشتی اسکناس و اطمینان از ادامه قراردادهای میلیونی تبلیغاتی و ادامه حضور در بیلبوردهای پایتخت ؛ مسئولیت اخلاقی که یک هنرمند باید داشته باشد را زیر پا گذاشت و بصورت عمومی و با وقاحت و خواری تمام ازیکی از نمایندگان فساد و جنایت در جامعه عذرخواهی کرد !

عکس العملهای مختلفی نسبت به این رفتار در فضای مجازی داشتیم که در نهایت عکس العمل اصلاح طلبان منفعت طلب و نان به نرخ روز خور در حمایت از رفتار ذلیلانه بهرام رادان ،دیدنی تر از دیگر عکس العملها بود .
چند روزی پس از این ماجرا و با اتمام مذاکرات اتمی ایران و خارجی ها و قبول ذلت مضاعف از سوی رژیم برای بقای خود ، دوباره شاهد رفتاری نفرت انگیز و مضحک از سوی تعدادی از به ظاهر هنرمندان شدیم و آن هم تشکیل و حمایت از کمپینی بود که درخواست اعطای جایزه صلح نوبل به جواد ظریف را داشتند !

چرا کسی به این آقایان و خانمهای خود باخته و جدای از درد ملت نمی گوید که اگر همراه مردم نیستید حداقل در مقابل آنها و آرمانهای آزادیخواهانه آنان قرار نگیرید؟

چرا فکر می کنید که تاریخ شما و رفتارهایتان را فراموش خواهد کرد ؟

آیا فکر کرده اید که به پدر ومادر کشته شدگان دهه 60 ، نداها ، سهرابها و ستارها چه پاسخی دارید اگر از شما بپرسند برای محکوم کردن اینهمه ظلم و جنایت چه کرده اید؟ برای نجات زندانیان سیاسی در بند چه کرده اید؟ برای درد ایرانیان دور از وطن و در تبعید اجباری چه کرده اید ؟ و امروز از نماینده رژیمی حمایت می کنید و وی را لایق جایزه صلح نوبل معرفی می کنید در حالیکه صلح و دوستی میان جامعه و حکومت در ایران جوکی بیش نیست و خود این را بهتر می دانید ! ولی اینهمه رذالت و خواری برای چه ؟!

فراموش نکنید که خیانت شما به جنبش آزادیخواهی در ایران قابل بخشش نیست و اگر به خاطر معذوریت های مالی ، کاری ،خانوادگی و غیره ،توان همراهی با مردم را ندارید حداقل بر علیه آنان و در مقابل آنان نیاستید .

چرا حس مسئولیت و بخصوص مسئولیت اخلاقی ، اینچنین در میهنم افول کرده و به مرز سقوط رسیده است ؟
به فرزندانتان ونسلهای آینده چه پاسخی دارید ؟

در عجبم از اینهمه سطحی نگری و منفعت طلبی شخصی ...
در عجبم 
در عجب ...

همایون نادری فر
9 آگوست 2015
یک جای دور از میهن