بایدها و نبایدهای رفراندوم


بحث بر روی موضوع رفراندوم ،سالهاست که در داخل ایران و به نوعی در خارج از ایران مطرح بوده و هنوز نیز مورد اختلاف گروههایی از مخالفین حکومت در داخل و خارج کشور است . به نظر می رسد نکته مهمی که به آن پرداخته نمی شود ،"موضوع برگزاری رفراندوم برای چه منظوری، در چه زمانی و توسط چه اهرم اجرایی " است.

صحبت از رفراندوم در جوامع دموکراتیک ،بحثی عادی است که گاه گداری در صورت احساس نیاز ،از سوی نهادهای مردمی و یا منتخب مردم ،مطرح شده و برگزار می شود.

تاریخچه رفراندوم در کشور ما ایران،به سالهای خیلی دور منتهی نمی شود. اولین موردی که با شنیدن کلمه رفراندوم به ذهن ما خطور می کند، رفراندوم برگزار شده در فروردین 1358 برای برقراری نظام جمهوری اسلامی است و اگر کمی حافظه مان یاری دهد ،می توانیم رفراندوم انحلال مجلس در مرداد1332 و رفراندوم برنامه های انقلاب سفید شاه و ملت را به یاد بیاوریم .

آنچه مهم است ،درس گرفتن و کسب تجربه از برگزاری این نوع انتخابات در سالهای گذشته است که به نوعی ،همه آنها در مقطع زمانی خود و یا پس از آن از سوی افراد و گروههای منتقد ، زیر سئوال رفتند.

رفراندوم سال 58 و برگزاری آن در کمتر از دو ماه پس از سپری شدن از شورش بهمن 57،دارای نقاط ضعف بسیاری است که بارها به آن پرداخته شده که در این نوشته نیز بصورت کوتاه و بعنوان مقدمه سخنان بعدی از دیدگاه خود، به آن می پردازم :

مهمترین ضعف از دیدگاه نویسنده ،عدم آگاهی مردم ایران از محتوای نظامی بود که ملزم شدند تنها به آن رای ،آری یا نه بدهند.عدم شناخت کافی مردم از نظام جمهوری اسلامی که ارمغان انقلابیون سال 57 بود در مدت دو ماه ،از یک سو و عدم فروکش کردن هیجانات ناشی از فضای احساسی و انقلابی و هرج و مرج های ناشی از آن از سوی دیگر، جامعه را به سمتی سوق داد که خواسته و ناخواسته ،در سناریوی تنظیمی عوامل داخلی و خارجی انقلاب 57 گرفتار شوند و به تولد این جمهوری ناشناخته جدید ، رای مثبت دهند.

انتقادی که بر همه روشنفکران و فعالان سیاسی مستقل در آن برهه زمانی،می توان وارد کرد،این است که چرا به خطرات این حرکت عجولانه و هدفدار ،اشاره نکردند و مردم را که سوار موج هیجانات شده بودند ازخطرات این مسیل پر تلاطم آگاه نساختند؟

زمان کوتاه تا برگزاری این رفراندوم و همچنین عدم کسب آگاهی لازم توسط مردم در این مدت کوتاه ،که به چه چیزی و با چه محتوایی می خواهند رای دهند،باعث شد که بعدها نتیجه این انتخابات از سوی صاحبنظران و منتقدان داخلی و حتی خارجی ،بعنوان یک انتخابات آزاد و سالم ،مورد قبول واقع نگردید.

امروز در مقطعی از زمان قرار گرفته ایم که پایه های رژیم فاسد جمهوری اسلامی لرزان تر و سست تر از همیشه به نظر می رسد،چرا که فشارهای داخلی و خارجی به آن هر روز بیشتر از پیش مشهود است .در این راستا ،مخالفان جمهوری اسلامی ،در نبود امکان برای هم وطنان داخل کشور برای فعالیتهای سیاسی مخالفانه، در صدد راهکارهایی برای برکناری این نظام یا سرنگونی آن و ایجاد یک حکومت بر پایه دمکراسی تعریف شده هستند.

سخن در این مورد بسیار است و راهکارهای مختلفی نیز پیشنهاد می شود و در نشستهای مختلف در نقاط مختلف جهان به بحث گذاشته می شود ،که حاوی پیشنهادهای متنوعی از اصلاح درون نظام فعلی تا سرنگونی و جایگزینی نظام بعدی با رای مستقیم مردم،می باشد.

از آنجایی که نگارنده ،قائل به سرنگونی نظام جمهوری اسلامی است و چهارچوب خارج از دمکراسی جمهوری اسلامی را قابل اصلاح نمی داند،لذا بحث خود را در این مقوله پیش می برد.

سرنگونی جمهوری اسلامی و به موازات آن مدیریت دوران گذر تا برگزاری انتخابات آزاد،موضوع مهمی است که متاسفانه ،افرادی با دیدی سطحی و احساسی به این مقوله سیاسی و اجتماعی ،می نگرند و هموطنانمان را دچار سردرگمی وپریشانی ذهن می کنند.

بحث رفراندوم نوع نظام و رای مستقیم مردم به آن ،مهمترین مقوله ای است که این روزها نیاز هست که به چگونگی آن بپردازیم . تعدادی از افراد و گروههای اپوزیسیون و بخصوص تعدادی از احزاب جمهوری خواه،متاسفانه اعتقادی به برگزاری رفراندوم نوع نظام ندارند و معتقدند که مردم ایران در فروردین 58،با رفراندومی که قبلا به تعدادی ازایرادات آن اشاره شد،نظام سلطنت را برانداخته و جمهوری را برگزیده اند.

گروه دیگری ازفعالان سیاسی و بخصوص احزاب و افراد با دیدگاه مشروطه خواهی، با بیان ایرادات و تقلبها و نا سالم بودن رفراندوم سال 58،و با بیان نتایج عملکرد نظام جمهوری اسلامی تا به امروز، این تعویض نظام را موفق و به نفع کشور ندانسته و خواستار برگزاری رفراندوم نوع نظام در فضایی مناسب و بدور از هیجانات مقطعی و بعد از آگاهی رسانی به مردم توسط همه گروهها و احزاب جمهوری خواه و پادشاهی خواه هستند که نگارنده نیز خود را در صف این افراد می داند و این خواسته را بسیار دموکراتیک و عاقلانه می داند.

نویسنده این مقاله،بدون در نظر گرفتن اینکه پیشنهاد رفراندوم نوع نظام،از سوی چه کسانی و چه گروههایی مطرح می شود،آن را لازمه بقا و استواری نظام آینده ایران می داند و برگزاری صحیح آن را عاملی برای خنثی کردن همه بهانه گیری ها و انتقادات احتمالی قلمداد می کند.

مشارکت آگاهانه مردم در امرتعیین نظام آینده ایران، می تواند خط پایانی باشد به همه بحث ها و اختلافاتی که سالیان سال اپوزسیون جمهوری اسلامی به آن دچار بوده و موجبات تفرقه و از هم گسیختگی مخالفان رژیم را فراهم کرده و می توان این اختلاف را یکی از مهمترین عوامل ماندگاری و بقای جمهوری اسلامی تا به امروز دانست.

اما آنچه که مهم است و این روزها موجب ایجاد اختلاف وشاید از نوع هدف دارآن ، در میان گروههای خواستار اتحاد و همبستگی برای رسیدن به یک انتخابات آزاد ورفراندوم نوع نظام در کشور را فراهم کرده است، ایجاد شک و شبهه در زمینه زمان برگزاری رفراندوم می باشد.افراد و گروههایی با آگاهی کامل و بررسی تجربیات گذشته و برای جلوگیری از بروز مشکلات و ایرادات بعدی،بر این اعتقادند که برای برگزاری یک رفراندوم سالم در کشور،که بتوان برای همیشه از نتیجه آن دفاع کرد ،یک مقطع زمانی از شش ماه تا یکسال پس از سرنگونی جمهوری اسلامی و تاسیس مجلس موسسان با حضور همه افراد دارای دیدگاههای مختلف سیاسی برای اداره موقت کشور و اجرای نهایی رفراندوم قانون اساسی نظام اداره کشور لازم است . در این فاصله زمانی که کشور زیر نظر مجلس موسسان اداره می شود،همه احزاب و گروهها ،چه جمهوری خواه از هر نوع آن و چه پادشاهی پارلمانی خواهان،با معرفی نوع نظام مورد علاقه خود و برنامه های اجرایی آن نظام،مردم را به سوی رفراندومی آگاهانه رهنمود می سازند.

مهمترین ارمغان این رفراندوم که توسط مجلس موسسان برگزار می شود ،این است که نتیجه رفراندوم هر چه که باشد، مورد قبول همگان خواهد بود،چرا که همه دیدگاههای سیاسی به نوعی مستقیم و غیر مستقیم در آن مشارکت داشتند واین مهمترین مقطع برای آغازآبادانی کشور و بهبود رفاه و معیشت مردم به دور از اختلافات سیاسی خواهد بود.

آنچه که موجب تعجب و گاها موجب شک و تردید است ،اصرار افرادی برای برگزاری رفراندوم قبل از انتخابات مجلس موسسان است.سئوالی که باید از این گروه پرسید این است که چه کسی قرار است این رفراندوم مورد نظر آنها را برگزار کند؟ آیا جمهوری اسلامی برگزار کننده خواهد بود؟ یا اینکه نیروهای خارجی و جنگ طلب،پس از شکست جمهوری اسلامی و جنگی خانمان سوزو اشغال ایران ،همانند افغانستان و عراق،رفراندوم را برگزار خواهند کرد؟!

آنچه مسلم است ،جمهوری اسلامی هرگز زیر بار انتخابات آزاد و رفراندوم نخواهد رفت، پس تنها به زعم این افراد یک راه باقی می ماند و آن اینکه نیروی خارجی در معنای عام و در معنای خاص ،بازیگردانان آمریکا و انگلیس و شرکایشان به همراه دولت اسرائیل،با حمله نظامی به ایران،نظام را ساقط کرده وتمهیداتی را برای برگزاری هرگونه انتخابات در راستای منافع خود بکار بندند!!

اینجاست که باید دوباره سئوال کرد که آیا یک میهن پرست و آزادیخواه ،می تواند موافق سرنگونی جمهوری اسلامی توسط عوامل خارجی و آن هم با جنگ و ویرانی باشد؟ آیا به دنبال هدیه دموکراسی از سوی غرب و شرق و دولت جنگ طلب اسرائیل هستیم ؟همان هدیه ای که سالها نتایج آن را در عراق و افغانستان و دیگر کشورهای با شرایط مشابه می بینیم!

یا اینکه می توانیم با همبستگی و اتحاد ،دور یک هدف مشخص که همانا آزادی و رهایی ایران از شرایط کنونی و سلطه نظام ولایی جمهوری اسلامی و برگزاری انتخابات آزاد در کشور است، گرد هم آئیم و در این مهم از سایر کشورهای جهان بخواهیم به خواسته اکثریت مردم ایران توجه کرده و حمایت معنوی و سیاسی خود را از آنها دریغ نکنند.

نتیجه ای که از مقاله پیش رو می توان گرفت این است که،در فردای سرنگونی رژیم فاسد جمهوری اسلامی ،اولین انتخابات آزاد بایستی انتخاب مجلس موسسان برای اداره موقت کشور در دوران گذار و فراهم کردن زمینه برای برگزاری رفراندوم نوع نظام باشد که در نهایت اجرای آن توسط اهرم اجرایی مجلس موسسان صورت خواهد گرفت .

اصرار افرادی برای برگزاری رفراندوم قبل از تشکیل مجلس موسسان،تنها می تواند نشانه این باشد که،این افراد آگاهانه و یا نا آگاهانه، در راستای اهداف لابی خارجی و به دنبال منافع نا سالم غرب و جنگ طلبی دولت اسرائیل گام برداشته و حتی می تواند در جهت شکست پروژه تشکیل کنگره ملی وبرگزاری انتخابات آزاد در کشور باشد.

در بدبینانه ترین حالت نیز این تلاش و اصرار می تواند اجرای یک سناریوی از پیش آماده شده برای ایجاد اختلاف در میان مخالفان حکومت و ایجاد فضای یاس و نا امیدی در میان مردم ایران ازتلاش نیروهای براندازبرای اتحاد و همبستگی باشد.

لزوم توجه هم میهنان به این مبحث،نیاز امروز جامعه حقیقی و جامعه مجازی در شبکه اینترنت است ،تا با پرداختن به این موضوع،بصورت بیان اظهار نظرها و نوشتن مقالات مختلف، هم در آگاهی ملت تحت ستم ایران بکوشند و هم اینکه بدخواهان و فریبکاران را که به دنبال منافع بازیگردانان سیاسی غرب و شرق هستند ،متوجه سازند که حرکتها و رفتارها و گفتار آنها ،زیر ذره بین کنشگران سیاسی و اجتماعی وطن دوست است و مطمئنا در فردای ایران بایستی پاسخ گوی حرکتهای مشکوک و گاه خائنانه خود باشند.

پاینده ایران و ملت ایران

همایون نادری فر

10 اردیبهشت 1391

29 آپریل 2012

بیانیه شاهزاده رضا پهلوی در مورد جزایر سه گانه




تاریخ سیاست خارجی میهنمان ایران با کشورهای جهان به ویژه همسایگان حوزه خلیج فارس به خصوص پس از پایان جنگ جهانی دوم، بر پایه حسن همجواری و احترام متقابل به حقوق یکدیگر بوده است. هرگونه اختـلافی در منطقه سعی می شد که در محیطی دوستانه حل شود.
بر این اساس پس از سال ها مذاکره در مورد حق حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه «تُنب بزرگ، تُنب کوچک و ابوموسی» در سال ۱۹۷۱ (۱۳۵۰) قبل از استقلال امارات متحده عربی، دولت ایران موفق شد، براساس تفاهم نامه ۱۹۷۱ (۱۳۵۰)، اختلاف دولت شاهنشاهی وقت ایران با دادن امتیازاتی در جزیره ابوموسی با حکومت شارجه را حل نماید و به این طریق حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه روز ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ (۹ آذر ماه ۱۳۵۰) تثبیت و نیروهای نظامی ایران در جزیره ابوموسی پیاده و مورد استقبال برادر حاکم شارجه قرار گرفتند.
متاسفانه، پس از برقراری نظام آشوبگر جمهوری اسلامی، به سبب سیاست های نابخردانه، سرکوبگر و بی تجربگی این رژیم در عرصه دیپلماسی، اعراب منطقه در تقابل با ایران برخاستند و کشور ما به خاطر سیاست های غلط و تنش آفرین رژیم مطلقه فقاهتی، به انزوای بین المللی سوق داده شد.

هم میهنان عزیزم،

تمامیت ارضی ایران برای ما ملت ایران، اصلی مسلم و انکار ناپذیر است. اختلافات ایران با کشورهای همسایه می تواند همچون گذشته از طریق مذاکره و با اتخاذ سیاست های درست و صلح جویانه متقابل برطرف شود و این تنها با برقراری حکومتی ملی و با درایت که از طرف ملت ایران مشروعیت داشته باشد، ممکن می شود.
حاکمان جمهوری اسلامی، برای انحراف اذهان ملت شریف و ستمدیده ایران، از مشکلات فراوانی که شما هم میهنانم با آن دست به گریبان هستید، هرچند گاهی با مظلوم نمایی و تظاهر به ملی گرایی، با اتخاذ سیاست های غلط و ماجراجویانه با دخالت در امور کشورهای همجوار، با تحریک امارات متحده عربی و جامعه عرب، دست به اقداماتی می زنند که کشور عزیزمان را به آستانه خطرات جدی سوق می دهند.
زیرا همانطور که بنیانگذار این رژیم غیرانسانی، جنگ را موهبت خداوند می دانست، رهبران کنونی نیز با اقدامات تحریک آمیزشـان در پیروی از خط فکــری و سیاست رهبـرشان در همان مسیر گـام بر می دارند و پیوسته بر طبل جنگ می کوبند وتنش می آفرینند.
هم میهنان عزیزم،

هوشیار باشیم، که ادامه حیات جمهوری اسلامی، تهدید جدی علیه تمامیت ارضی کشور و وحدت ملی ما است. از لحاظ حقوقی مالکیت و حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه «تُنب بزرگ، تُنب کوچک و ابوموسی» غیرقابل انکار و بلامنازع است.
ولی این خطر وجود دارد که با بالا گرفتن این تعارض بین ایران و همسایگان عرب، پای کشورهای غیر منطقه ای به میان آید و سرزمین ما، عرصه منازعه مبارزات بی ثمری شود، که منافع ملی و تمامیت ارضی ما را به خطر اندازد.

هم میهنانم،

در این شرایط حساس تاریخی که سرزمینمان ایران با آن روبروست، وظیفه همه بخش های جامعه به ویژه نیروهای مسلح است، که دست در دست مردم ایران، در چارچوب یک جنبش نافرمانی مدنی، برای اجتناب از بروز یک فاجعه نظامی، و ترفند رژیم و یا بعضی منافع خارجی برای ایجاد در گیری مابین ایرانی و عرب، شیعه و سنی و برای حفظ تمامیت ارضی ایران اهتمام ورزند.
براین اساس، من به عنوان یک ایرانی، از همه نیروهای سیاسی و مدنی ایرانی داخل و خارج از کشور، بار دیگر دعوت می کنم، تا با همبستگی، همدلی و اتحاد، پیرامون هدف مشترک یعنی «حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی ایران»، به پا خیزند و کشور را از این بحران که ناشی از وجود و دوام این رژیم تنش آفرین و غیرمردمی است، نجات بخشند.
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی
۹اردیبهشت 1391

افتضاح اخلاقی یا واقعیتهای پنهان جمهوری اسلامی




چند روزی است که موضوع رفتار ناشایست یک وابسته سیاسی ایرانی نما و عکس العملها به این موضوع ،فکر من را شدیدا به خود مشغول کرده !. و از همه مهمتر توجیه این قضیه از سوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ، من را تا حد انفجار عصبانی کرد . چرا که یک دیپلمات منحرف جمهوری اسلامی آبرو و حیثیت این مملکت را به بازی گرفت و نام ایران را به زشتی بر زبان رسانه ها و مطبوعات جهان جاری کرد و زشت ترین عمل ممکن یعنی تعرض جنسی را به نام یک ایرانی به نمایش گذاشت ! . و بدتر از آن وزارت امور خارجه این ننگ را رنگین تر نموده و توجیهی که می کند این است که : این اتهام ناشی از تفاوت فرهنگی است !!!!
به قول آقای زمان هنرمند عزیزکشورمان ، نفرین بر شما که خاک بر سر فرهنگ این مملکت پاشیده اید . یک دختر و پسر جوان عاشق که قصد ازدواج هم دارند و برای آشنایی بیشتر در انظار عمومی روی صندلی یک پارک نشسته اند تا دقایقی را با هم به گفتگو بنشینند هزار بار مورد سؤال و مؤاخذه قرار می گیرند و بعضا به اداره مبارزه با منکرات برده می شوند و تا اشکشان را در نیاورید رهایشان نمی کنید ولی کار یک دیپلمات جمهوری اسلامی که در استخر مختلط شنا میکرده و این رسوایی را آفریده مورد توجیه قرار می دهید؟!! .


ننگ بر شما باد .
23 آپریل 2012
4 اردیبهشت 1391

درفردای ایران همه باید پاسخگو باشند



زمانی که در ایران بودم،بارها از طریق تلویزیون و یا اینترنت ، تهمت ها و اتهامات در میان مثلا اپوزیسیون خارج از کشورنسبت به یکدیگررا شاهد بودم، و به نوعی متعجب از این خود زنی ها و یا حتی خودی زنی ها !! گاها فکر می کردم که این اعمال چقدر می تواند با برنامه و هدف باشد؟ و اینکه واقعا هدف از این کارها و انگ زدن ها و در نهایت جدایی ها چیست و بیشتر اوقات به این نتیجه می رسیدم که اینها خواسته و نا خواسته در برآوردن خواسته های جمهوری اسلامی گام بر می دارند و به شوخی نیز به دوستانم می گفتم : خوش به حال جمهوری اسلامی با چنین دوستان دشمن نما !!!

اکنون که چند ماهی است از ایران خارج شده ام و به گونه ای در داخل این اپوزیسیون مشغول فعالیت هستم ،به درستی آنچه که فکر می کردم ،واقف شده ام!...تعدادی از این اپوزیسیون نما ها که امیدوارم از روی نا آگاهی و ندانم کاری باشد،دقیقا روشی را طی می کنند که نتیجه آن چیزی جز خدمت مستقیم به جمهوری اسلامی و تلاش برای بقای آن نمی تواند باشد.

اتفاقات سالهای گذشته و تاریخچه پر از فراز و نشیب مخالفان جمهوری اسلامی همواره شاهد تلاشهای مختلف این نظام برای جلوگیری از انسجام و همبستگی و اتحاد دور محور تغییر رژیم بوده است . از اختلافات تاریخی جمهوری خواهان و مشروطه طلبان گرفته که جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را برای بیشتر کردن این اختلافات انجام می دهد تا نفوذ افراد مزدور در داخل اپوزیسیون که آخرین مورد آشکار شده و لو رفته آن موضوع سردار مدحی بوده است .

این همه نشان می دهد که جمهوری اسلامی که صاحب میلیاردها دلار ثروت بدست آمده از نفت و سایر منابع غیر قانونی است ،دارای برنامه ای مدون برای جلوگیری از انسجام و حرکت اپوزیسیون به سوی براندازی و تغییر حکومت در ایران است

در این میان متاسفانه هستند اشخاصی که در نگاهی خوشبینانه به آنها ، حتی بدون دریافت مزد از این مالکان تصاحب کننده ثروتهای ملی ایران ، نا آگاهانه پای در مسیر خدمت به حکومت فعلی ایران گذاشته اند و مطمئنا آنچه که این عمل ، برای آنان ارمغان خواهد آورد ، چیزی جز شرمندگی در ایران آینده نیست، که باز فکر میکنم به این موضوع اصلا توجه و فکر نکرده اند !.

آنانی که به راحتی و بدون دغدغه ذهنی ،هموطن دیگر خود را بدون آگاهی و بررسی واقعیتها ، مورد تهمت و توهین قرار می دهند ،واقعا به این فکر نمی کنند که حتی اگر این موضوع یک در صد هم درست نباشد، در آینده ایران چگونه می خواهند از این شرمندگی خارج شوند .

شاید عده ای بگویند که خوب اگر درست نبود،عذر خواهی می کنیم و همه چیز تمام می شود . ولی این افراد باید بدانند که هر صحبتی و هر حرکتی که موجبات سنگ اندازی و کاهش سرعت در امر مبارزه با جمهوری اسلامی است، به این سادگی بخشیده نخواهد شد و اینان با این کار خود، نقطه سیاهی را در پرونده خود ثبت می کنند.

آنچه که برای یک مبارز مهم است آزادی ایران و مردم ایران است و در این راه مطمئنا با سختی ها و ناملایمتی های فراوانی برخورد خواهد کرد. ولیکن از یک مبارز نباید انتظار داشت که در فردای ایران از حق خود برای اعاده حیثیتی که ممکن است بارها از طرف افراد مختلف لکه دار شده ، چشم پوشی کند .سکوت مبارزین راستین راه آزادی ایران در برابر تهمتها و فحاشیها فقط و فقط به خاطر جلوگیری از اتلاف انرژی درمسیر مبارزه با رژیم دیکتاتوری اسلامی است. ولیکن مطمئن باشید در فردای ایران و پس از آزادی ایران همه این کارها و اعمال ، پی گیری خواهد شد تا دیگر در عرصه مبارزه سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی ،شاهد بازی ناجوانمردانه و تهمت و افترا نباشیم

بار دیگر همه هموطنان و بخصوص فعالین در عرصه مبارزه با جمهوری اسلامی را دعوت به رعایت اخلاقیات می کنم و امیدوارم در فردای آزادی ایران ،همه در کنار یکدیگر و بدون کینه و دل آزردگی ،به جشن و شادی بپردازیم

همایون نادری فر

پاینده ایران

پاینده ملت ایران

22 فروردین ماه 1391 خورشیدی

10 آپریل 2012

سال پایان جمهوری اسلامی با نام اتحاد و همبستگی






امسال را باید سال پایان جمهوری اسلامی و نجات ایران نام بگذاریم......امسال باید همه تلاشمان را برای آزادی ایران عزیزمان از زیر چکمه های استبداد بکار بندیم....امسال
سال همبستگی و اتحاد برای فروریزی جمهوری اسلامی است

هموطن...ایرانی....اکنون زمان عمل فرا رسیده

آماده باشیم برای رستاخیز بزرگ...کارمند ..کارگر....دانشجو....بازاری.....وسرباز و نظامی

روزهای حساس و سرنوشت سازی پیش رو داریم
حرکت می کنیم برای تشکیل یک شورای ملی تا به جهانیان نیز نشان دهیم که ایرانی خود می تواند..ایرانی توانسته است و باز می تواند