نقش سرنوشت ساز امروز اپوزیسیون در آینده ایران





اهمیت #کنفرانس_ورشو بر کسی پوشیده نیست و حجم عکس العملهای سیاسیون موافق و مخالف آن ،نشان از رویدادهایی است که پس از این نشست باید انتظار داشت .
مطلع شدم که بخشی از اپوزیسیون در حال تدارک نامه ای هستند تا دغدغه های خود را به این نشست منعکس کنند و در یکی از جلسات آنها شرکت کردم .
شخصا معتقدم که علاوه بر انعکاس خواسته اپوزیسیون از این نشست در این نامه در حال تهیه، باید برگزارکنندگان آن را مجاب کرد تا نماینده ای را که بخش سکولار ، دمکرات و ملی اپوزیسیون در مورد او اجماع نظر دارند و در این نامه حتما بایستی معرفی گردد ؛ به این نشست دعوت کنند تا منعکس کننده منافع ملی ایران و دغدغه های بخش بزرگی از اپوزیسیون باشد و این شخص کسی نیست جز شاهزاده رضا پهلوی .
در مورد چرایی این مهم و لزوم درخواست اپوزیسیون دمکراسی خواه و سکولار از شخص آقای پهلوی برای قبول چنین مسئولیتی ؛ بزودی مقاله ای خواهم نوشت .
همایون نادری فر
۲۴ ژانویه ۲۰۱۹
--------------------------------------------

در ادامه این نوشتار و همانطور که وعده داده بودم در مورد چرایی اهمیت موضوع فوق ،سعی می کنم در متنی کوتاه و تا جایی که در حوصله خواننده بگنجد ، بدان بپردازم .

بی شک با توجه به عکس العملها و اخبار موجود در فضای سیاسی در ارتباط با نشست ورشو و اهمیت موضوعاتی که قرار است در آن به بحث و نتیجه گیری گذاشته شود؛ خواننده متن با بنده موافق است که هر ایرانی میهن دوستی که سرنوشت ایران و ایرانی برایش مهم می باشد ؛نگران خروجی و تصمیمات احتمالی این نشست مهم است که ممکن است منافع ملی ایران را تامین نکند و یا حتی در نگاهی بدبینانه ، شاهد تصمیماتی باشیم که همانند نشست های خارجی ها در ماههای نزدیک به شورش ۵۷ مخصوصا نشست گوادلوپ ، بر ضد منافع ملی ما تصمیماتی گرفته شود .

بیانیه ۱۸ ژانویه سه گروه از اپوزیسیون ملی گرا در مورد فراخوان از طیف وسیعی از فعالان سیاسی دمکرات و سکولار باورمند به تمامیت ارضی ایران ؛ نشانگر دغدغه های مطرح در میان کنشگرانی است که به درستی بخش مهمی از آنها در این بیانیه مطرح شده است .
حال باید ببینیم چه باید کرد تا گفتمانها و تصمیمات این نشست در راستای منافع ملی و منافع مردم ایران باشد و این مهم امکان پذیر نیست مگر اینکه برگزار کنندگان نشست ورشو را مجاب کنیم تا از نظرات و دیدگاههای اپوزیسیون واقعی و ملی رژیم آگاه شوند و در تصمیمات خود دخیل نمایند تا بتوانند علاوه بر اینکه مشروعیت این نشست را در میان مخالفین رژیم ایران که نمایندگان تفکرات و طبقات مختلف جامعه درون ایران هستند، بدست آورند ، بلکه آغازی باشد بر اثبات حسن نیت آنان به عدم دخالت در امور داخلی یک کشور که بی شک با عدم حضور نمایندگان ایرانی در این نشست ، ابزار سو استفاده رسانه های گلوبالیستی و حامیان مافیایی رژیم در اقصی نقاط دنیا قرار خواهد گرفت .

در ادامه قصد دارم به موضوعی بپردازم که امیدوارم با سعه صدر از سوی همه نحله های سیاسی ، همراه با تیز هوشی و موقعیت شناسی آنان در این مقطع حساس تاریخی ، همراه باشد .

هم میهنان ! در روزهای حساسی از تاریخ مبارزات آزادی خواهانه ایران هستیم وشاید رفتار و عملکرد ما در این مقطع ، بیش از هر زمان دیگری ، با سونوشت ایران گره بخورد !

در همه تاریخ چهل ساله مبارزات بر علیه رژیم نامشروع جمهوری اسلامی ؛ طیف های مختلف سیاسی ، همواره با بیانیه ها و در رسانه های مختلف ،نظرات شخصی و سازمانی خودشان را در مورد موضوع نمایندگی اپوزیسیون و یا مقبولیت خود یا دیگران و یا یک فرد بخصوص را بیان نموده اند .
 آنچه که در همه این سالها ، یکی از موضوعات مورد اختلاف طیف های مختلف ، بوده و هست و همواره سد راهی در ارتباط گیری اپوزیسیون با جامعه بین الملل ؛ مسئله مشخص نشدن نمایندگی اپوزیسیون بصورت فردی یا گروهی است که متاسفانه بعلت نبود امکان و شرایط رای گیری و انتخابات ، همیشه با حدس و گمان و یا غرض ورزی و گاه پدر کشتگی همراه بوده و تمام تلاشها برای تشکیل یک شورای متمرکز از نمایندگان تمامی گروههای مخالف رژیم نیز تا به امروز به نتیجه نرسیده است .

این مقدمه ای بود بر آنچه که می خواهم بیان کنم و اینکه در مدت کوتاه باقی مانده به این نشست مهم و شاید سرنوشت ساز که البته امکان بحث و جدل برای پایان دادن به اختلافات چهل ساله اپوزیسیون و معرفی نماینده یا نمایندگانی به جامعه جهانی در این فرصت چند روزه را نداریم ؛ سئوالی که از همه سرشناسان اپوزیسیون مطرح است و انتظار می رود بصورت شفاف و بدون لکنت زبان به آن پاسخ دهند ؛ این است :

کدام یک از شما و یا دبیران احزاب و سازمانهایتان و یا کدام شخصیت مستقل ایرانی شناخته شده در جامعه بین الملل  را سراغ دارید که مانند شخص آقای رضا پهلوی ، بتواند نمایندگی افکار دمکراسی خواهانه و سکولار شما را در مقابل خارجی ها بر عهده بگیرد و بتواند با دستی پر و تمام قد وارد مباحثه و رایزنی با جامعه بین الملل و بخصوص در این موضوع مشخص یعنی نشست ورشو ، شود ؟

درست است که ایشان بعنوان کاندیدای پادشاهی برای طرفداران نظام پادشاهی مطرح هستند و شاید این خوشایند طیف دیگری از سیاسیون طرفدار نظام ریاست جمهوری نباشد ؛ولیکن آنچه که در این شرایط می تواند صداقت فعالان سیاسی را در تاکید به اهمیت منافع ملی و سرنوشت ملت رنجدیده ایران مورد سنجش و قضاوت عمومی و بخصوص مردم درون کشور قرار دهد ؛ کنار گذاشتن اختلافات سیاسی و تعصبات سازمانی و فردی در این مقطع است .
اینکه نشان دهند که برایشان ایران و ایرانی در اولویت اول قرار دارد و این تنها یک شعار عوامفریبانه سیاسی نیست .

همانطورکه قبلا اشاره کردم ؛ حرکتی برای تنظیم یک نامه برای برگزار کنندگان این نشست در حال انجام و تکمیل است و برای اینکه تنها به عنوان یک سند نوشتاری و رفع تکلیف تلقی نشود ، بایستی حتما دارای باری موثر و تا حد امکان ، الزام آور برای برگزار کنندگان و نیز اپوزیسیون ایران باشد .

از نظر نگارنده این سطور ، در بهترین حالت، این حرکت می تواند از آقای پهلوی بخواهد تا نمایندگی آنان را در کنار هیئتی از افراد خوشنام در اپوزیسیون از طیف های مختلف سیاسی ، برای حضور در این نشست بر عهده بگیرد و پس از کسب نظر ایشان و انتخاب هیئت همراه ایشان در زمانی کوتاه ؛ از برگزار کنندگان بخواهند تا از این هیئت برای حضور در نشست ورشو ، دعوت به عمل آورند ؛ که البته با توجه به ارتباطات افراد مختلف و سرشناس ایرانی با سیاستمداران کشورهای مورد بحث ، این امر با درصد بالایی ، عملی خواهد بود .
از سوی دیگر ، این حرکت ملی ، جان تازه ای به کالبد مبارزات درون کشور خواهد بخشید و فاصله و بی اعتمادی بزرگی که در حال حاضر با تلاشها و شیطنت های رژیم ، در میان اپوزیسیون داخل و خارج کشور وجود دارد را در هم خواهد شکست و مطمئنا ما شاهد رشد روحیه قوی مبارزاتی بخصوص در درون میهن خواهیم بود .

در حقیقت اپوزیسیون می تواند با این حرکت ، جرقه « همبستگی ملی » را بزند و رژیم را با چالش بزرگی بنام «اتحاد اپوزیسیون برای براندازی» روبرو سازد .

بیایید در این مقطع از زمان که سرنوشت ایران و ایرانی مورد بحث در محافل بین المللی است ، تنها به ایران بیاندیشیم !

همایون نادری فر 
۳۰ ژانویه ۲۰۱۴

مصادف با ۱۰ بهمن ماه ۱۳۹۷

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر