اینکه بخش بزرگی از طرفداران نوع نظام از نوع جمهوری پس از ۴۰ سال عمر اولین جمهوری ناقص الخلقه در کشور ایران ، هنوز هم مردم را لایق انتخاب نظام مورد علاقه شان نمی دانند و از حالا بدنبال نسخه پیچی برای آنان و کشور در فردای آزادی ایران هستند، شاید موضوع جدیدی نباشد ولیکن در شرایط حساس امروز و سو استفاده از موقعیت های بدست آمده در سایه عملکرد یک فرقه تبهکار چهل ساله حاکم بر ایران،این مدعیان به ظاهر دمکراسی و با شعار جمهوری خواهی ، در خلاء گفتمانهای پر بار سیاسی و اجتماعی ، به تشویش اذهان مردم رنج دیده و مارگزیده در مورد نوع نظام آینده می پردازند ، در حالیکه آنچه را که خود بدان باور ندارند ، همان جمهور مردم و نظر اکثریت مردم ایران در مورد این مهم می باشد .
رضا پهلوی بعنوان نماد نظام پادشاهی در ایران و طرفداران واقعی وی و این نوع نظام ، همواره با تاکید بر انتخاب نوع نظام آینده با رای مردم و در یک انتخابات آزاد ، نشان داده اند که به نظر جمهور مردم احترام قائل هستند و نوع نظام آینده را که با رای مردم تثبیت گردد، حتی اگر برخلاف میل شان باشد ، می پذیرند و برای آبادی ایران و رفاه مردمان آن ، در هر جایگاهی که باشند با نظام منتخب همکاری خواهند کرد .
آنچه مشهود است و ما طی همه این سالها و بخصوص در مقطع زمانی چند سال اخیر شاهد بودیم ، عدم باور و اظهار نظر صریح اپوزیسیون جمهوری خواه در قبال پذیرش رای و نظر اکثریت مردم است .چرا که آنان نه تنها مردم را همچون حاکمان جمهوری اسلامی ، صغیر و فاقد درایت لازم برای تصمیم گیری در مورد آینده ایران می دانند ، بلکه آنان را با انواع نابکاری ها و بی اخلاقی ها ، نسبت به نوع نظامی که ریشه در باور و اندیشه ایرانی و فرهنگ شرقی ما دارد، بد بین کرده و از اکنون با آن به مخالفت های بی منطق و بر پایه باورهای آشکار و نهان چپی با رگه هایی از خصومت های شخصی به ارث برده از خاندان قاجار و یا حجره های فیضیه قم ، می پردازند .
این خصومت ها و عقده های سیاسی در فضایی آکنده از دگم اندیشی ، باعث گردیده که حتی این قشر از فعالین سیاسی ، به خود زحمت مطالعه و پیگیری سخنان و مانیفیست سیاسی رضا پهلوی ، بعنوان پادشاه آینده ایران (البته در صورت انتخاب نظام پادشاهی توسط مردم ایران ) نمی دهند تا با درک واقعیتها از تعریف نوع نظام پادشاهی در آینده ایران ، و آنهم منوط به پذیرش از سوی اکثریت مردم ایران ، بدون اتلاف وقت و انرژی و بدور از حاشیه ها، به سمت هدف مشترک همه آزادیخواهان ایرانی که همانا سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و برقراری یک نظام بر پایه دمکراسی و سکولاریسم بر اساس منشور حقوق بشر ، حرکت کنند .
در این میان هستند کسانی که در کالبد پادشاهی خواهی و با نقاب طرفداری از شاهزاده رضا پهلوی ، متاسفانه بر این ضعف اخلاقی و راهبردی برخی از جمهوریخواهان ،نقش تحریک کننده را بازی کرده و با عملکرد ناسالم خود در رفتار و گفتار ، آنها را بر ادامه این روند اشتباه مصمم تر می کنند .
شایان ذکر است که به اعتراف بسیاری از فعالان از هر گروه فکری در فضای مجازی ، بیشترین افراد بدون شناسنامه و با نام های غیر واقعی در این عرصه را ظاهرا می توان با رویکرد به ظاهر سلطنت طلبی و طرفداری از شخص رضا پهلوی مشاهده کرد که در اصل همان سربازان گمنام و سایبری های رژیم هستند که ماموریت شان . اختلاف افکنی در بین طرفداران نظام پادشاهی و نیز بد نام کردن این طیف در میان سایر نحله های فکری و سیاسی است .
آنچه که جای تعجب دارد و بهانه ای برای رویکرد تهاجمی و رفتار دور از ارزشهای یک رقابت سالم سیاسی ، در بخشی از طیف جمهوری خواه علیه پادشاهی خواهان و شخص آقای پهلوی، معرفی می گردد ، باور مضحک این طیف و استناد قرار دادن رفتار افرادی بدون شناسنامه و ناشناس و فاقد وجاهت اخلاقی و رفتاری در نماینده خوانده شدن برای پادشاهی خواهان ، در مقابل خودشان و رویکرد جمهوری خواهی است .
بیان واقعیت تلخ برای جمهوری خواهان هر چند گزنده خواهد بود ، ولیکن شاید تلنگری باشد برای تغییر در روند اشتباهی که پیش گرفته اند و تلاش برای بلوغ بیشتر در باور به جمهور مردم و رعایت اخلاق سیاسی !
اینکه باید اذعان کرد خود طیف جمهوری خواهان با گرایشات متفاوت و گسترده از چپ سوسیالیستی تا راست لیبرال ، هنوز نتوانسته اند به یک باور جمهوری خواهی به دور از شعارهای جمهوری طلبی برسند .
اینکه نظام آینده ایران بایستی بر اساس دمکراسی و سکولاریسم و بر پایه اصول منشور حقوق بشر باشد ، حرفی نیست و جزو شعارهای همه طیف های سیاسی اپوزیسیون محسوب می گردد ،ولی اینکه افراد و گروهها و رسانه هایی که در نبود احزاب قدرتمند سیاسی ، در میدان سیاست به تاخت و تاز پرداخته اند ،به چه میزان به این اصول مشخص و شفاف باور دارند و در رفتار خود نیز به این باور صحه می گذارند ، مهم و امری است که باید بدان توجه کرد و احساس دیکتاتوری و تولد استبداد دیگری در قالب یک نظام به ظاهر جمهوری را که در جهان نیز کم نیستند رادر آنها نداشت !
در حقیقت آنچه مهم است جمهوری خواهی و باور داشتن به جمهور مردم از سوی تمامی طیف های سیاسی اپوزیسیون مخالف رژیم دیکتاتوری اسلامی ایران و طرفداران نوع نظام های مختلف است ، نه جمهوری طلبی از سوی به ظاهر جمهوری خواهان و سلطنت طلبی از سوی به ظاهر پادشاهی خواهان .
امید که در فرصتهای خاص و در این برهه تاریخی و سرنوشت ساز، پس از چهل سال حکومت فرقه تبهکار بر ایران، با بلوغ فکری و سیاسی که از هر دو طیف پس از اینهمه سال فعالیت و تجربه اندوزی و بازی خوردن ها از سوی اتاقهای فکر داخلی و خارجی، انتظار می رود ، این بار بتوانیم تاریخ میهن مان را به برگی زرین و متفاوت از تمام آنچه که تا کنون بوده ، مزین سازیم .
همایون نادری فر
۲۳ جولای ۲۰۱۸
یک جای دور از میهن