رژیم در
هیاهوی اعتراض به قوانین ضد زن و نیز اسید پاشی های متحجّرین اسلامی بر صورت دختران
زیبای سرزمینمان ،ضمن عدم توجه به خواسته افکار عمومی و در یک دهن کجی آشکار به ملّت
بیش از حد صبورایران !؛ دخترایرانی دیگری را
که از شرفش در مقابل یکی ازمزدوران رژیم دفاع کرده بود ، اعدام کرد. !
سالهاست
که در روند مبارزات آزادیخواهانه ، معتقد به مبارزه غیر خشونت آمیز و نافرمانی مدنی
هستیم و همواره امید داشتیم که بشود این نظام را با کنشهای مدنی ، تغییر داد وحکومتی
دمکراتیک و سکولار را جایگزین آن کرد .
چند صباحی
است با مرور گذشته و نیز مشاهده عملکرد روزانه رژیم در واکنش به کنشهای مدنی غیر خشونت
آمیز ، متوجه بی فایده بودن این رویکرد شده ام ونا امید از نتیجه بخش بودن این
روند مبارزاتی .
حتما می دانید زمانی که سگی ولگرد به شما حمله می کند ،اگر از مقابلش فرار کنید ،
شما را دنبال کرده و در نهایت به شما آسیب خواهد رساند ؛ ولی اگر نترسید و در
مقابلش بیاستید و حتی خم شوید و نشان دهید که در حال برداشتن چیزی جهت ضربه زدن به
او هستید ، سگ ولگرد ،عقب ایستاده و گاه فرار را برقرار خواهد کرد .
با احترام به همه کسانی که هنوز باور به مبارزات مدنی دارند و مثالهایی چون نلسون ماندلا و گاندی را
مطرح می کنند ؛ باید اذعان کرد که رژیم های حاکم بر کشورهای مطروحه ، رفتارهای
خشونت آمیز و وقیحانه ای در حد و اندازه عملکرد رژیم جمهوری اسلامی نداشتند و امکان مبارزه
مدنی به انحاء مختلف و کم و بیش در آن زمان و مکان ، وجود داشت و فضای سرکوب و برخورد همانند
اوضاع امروز میهنمان ایران ،نمود نداشت .
جمهوری اسلامی در 36 سال عمر خود و بخصوص
در چند سال گذشته ،نشان داده است که مشت آهنین خود را در مقابل هر گونه کنش مدنی
رو کرده و هر روز نیز پا را فراتر گذاشته
و برای ایجاد جو ارعاب و تهدید مردم ،سناریوهای مختلفی را به اجرا می گذارد .
همواره این موضوع به ذهنم خطور می کرد که در نهایت این رژیم ها و حکومتها هستند که
نوع مبارزه اپوزیسیون را تعیین می کنند و عملکرد 36 ساله جمهوری اسلامی ،نشان داد
که رژیم هیچ شانسی را برای مبارزه مدنی و غیر خشونت آمیز باقی نگذاشته است و ساده
لوحانه و خوش باوری محض خواهد بود اگر اپوزیسیون واقعی به این روند مبارزاتی فعلی
ادامه دهد و هر روز شاهد زندان ،شکنجه ،و اعدام جوانان و روشنفکران این مرز و بوم
باشد و دور باطل مبارزه مدنی را تنها برنامه مبارزاتی مشروع بنامد ! .
رژیم نشان داد که حتی کوچکترین انعطافی در
برابرخواسته های حداقلی مردم ندارد و و سناریوی اصلاح طلبی را تنها برای فریب و
بیمه رژیم ،وارد زندگی سیاسی و اجتماعی مردم کرده و تعدادی نیز دانسته و ندانسته ،
وارد این بازی بی شرمانه رژیم شدند .
در نهایت رژیم با ادامه روند موجود ،امکان ادامه حرکتهای آزادیخواهانه و مبارزه
غیر خشونت آمیز را گرفته و متاسفانه هزینه مبارزات آزادیخواهانه را برای مردم و بخصوص کنشگران عرصه های مختلف ،حتی غیر سیاسی ،بالا
برده است .
معتقدم ،اعدام یا شکنجه وزندان یک شهروند ایرانی ، تفاوتی با اعدام و شکنجه و
زندان هزاران شهروند ، ندارد و هر ایرانی باید این مهم را متصور باشد که ممکن است جاه
طلبی ها و خشونتهای رژیم ،روزی دامان وی ، خانواده و یا نزدیکانش را بگیرد؛ پس
باید برای اتمام این روند غیر انسانی و ضد بشری رژیم ، اقدامی کارساز و عملی تعبیه
کرد .
در نهایت و پس از صحبتهایی که در چند روز اخیر با تنی چند از مبارزین صادق و میهن
پرست در داخل کشورداشتیم ،به این نتیجه رسیدیم که نوع برخورد با رژیم شیعه مسلک وسفاک جمهوری
اسلامی ، باید همانند برخورد و مبارزه با داعش سنی مسلک سوریه و عراق باشد و در
این میان شاید جان و زندگی خود را تقدیم نهال آزادی میهنی کنیم که سالهاست سایه
شوم این رژیم بر آن سنگینی می کند و در همه این سالهای به ظاهر مبارزه ؛ شاهد مرگ
عزیزانی چون نداها و سهرابها ، ستارها و ریحانه ها شده ایم و نیزبرخوردهای تحقیر
آمیز حاکمان را با مردم و بخصوص زنان میهنمان دیده ایم و تنها به نوشتن مقاله و
سخن ورزی پرداخته ایم و امروز نتیجه همه این آزمونها و خطاهای 36 ساله را می بینیم
و بر گذشته این مبارزات و جانها و زندگی های از دست رفته ،به خاطر همه این فرصت
سوزی ها ، افسوس می خوریم .
ادامه روند و استراتژی مبارزاتی موجود بر پایه مبارزات مدنی ، به نظر ،خیانت به
سرنوشت ملّت و کشوری است که روز به روز و ذره به ذره ، ارزش و جایگاه ملّی خود را
به عنوان یک ملّت ،از دست می دهد و نیز بعنوان یک کشور دارای تمدن و تاریخ هزاران
ساله ، تمامیت ،استقلال و یکپارچگی خود را در خطر روز افزون دسایس داخلی و خارجی
،می بیند .
باید طرحی نو در اندازیم و نگذاریم صفحات تاریخ میهنمان در دوران حیات ما ،چرکین و
عاری از احساس وظیفه و عرق ملّی باشد !
برای ما واژه آشتی ملی ، قابل احترام وقابل بررسی است ،ولیکن معتقدیم ، آشتی ملی
،زمانی معنا پیدا خواهد کرد که رقیب هم به آشتی و هم به واژه ملّی ،معتقد باشد و تا
هنگامی که قوانین بازی را در میدان مبارزه ، مراعات نکرده و من و شما را هم میهن
نداند و عقاید خود را به زور تفنگ و اسید ! بر ما تحمیل کند ، چاره کار تنها مقابله
به مثل است؛ حتی اگر محکوم به عملکرد خشن و نامتعارف گردیم که البته تاریخ به
درستی در مورد کنشها و رفتارها قضاوت خواهد کرد.
فراموش نکنیم که انقلاب مشروطیت با توپ و تفنگ
به نتیجه رسید ونیز دلاوران این سرزمین در همه سالهای جنگ با رژیم متجاوز عراق
،جدای از بهانه های مختلف و رژیم ساخته ، بیشتردر دفاع از خاک و ناموس این میهن
،دست به اسلحه بردند و با چنگ و دندان از آنها دفاع کردند .
امروز نیز بر ماست که با هر آنچه در توان داریم ،در مقابل این اهریمن هار و وحشی
که شهوت ظلم و جنایتش روز به روز سیری ناپذیرتر می شود ؛ با هر وسیله و روش ممکن بایستیم
و برای ریشه کنی آن در زمانی کوتاه ، تلاش کنیم .
چرایی
تاکید بررهایی میهن در زمانی کوتاه به این جهت است که هر روز که می گذرد ، باید در
مقابل وجدان خود به خاطر همه کشتارها ،اعدامها ،زندانها ،شکنجه ها و همه آسیبهای
مستقیم و غیر مستفیم روحی و جسمی روزانه وارد به هم میهنانمان ، پاسخگو باشیم .
به سازماندهی گروههای عملگرا و میهن پرست بپردازیم و عزم ملّی و غیرت ایرانی را بر
ضحاکان زمان ،نشان دهیم .
همانطور که زندگی را برای مردم نا امن کرده اند ، میهن را برای ادامه حیات و تاخت و
تازشان نا امن کنیم .
رژیم و حاکمان وقت نیز بدانند که مسئولیت کنشها و واکنشهایی که در نهایت با هزینه
های جانی و مالی خواسته و ناخواسته همراه خواهد شد ، نتیجه رویکردی است که خود انتخاب
کرده اند و بر ادامه آن تا به امروز پافشاری می کنند .
ما زن ومرد جنگیم
بجنـگ تـــا بجنگیم
پاینده ایران
پاینده مبارزین جان بر کف و آزادیخواه میهن
گرامی باد ،یاد و نام تک تک جاویدنامان
راه آزادی از دیروز تاریخ تا فردای تاریخ میهن
همایون نادری فر
3 آبان ماه 1393